مردم ایران بخوانند؛ جزئیات کامل افشاگری یاشارسلطانی و سید هادی کسایی زاده از آیت الله صدیقی!
یاشارسلطانی، قاضی سلمان پورمریدی و سید هادی کسایی زاده سه فردی بودند که پرونده های مرتبط با آیت الله صدیقی را رسما منتشر کرده و تاوان دادند.
به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، نخستین بار یاشارسلطانی بود که خبر از ارتباط آیت الله صدیقی امام جمعه تهران و مشاور رئیس قوه قضائیه در یک پرونده زمین خواری داد. در اسناد منتشر شده عنوان شد که آیت‌الله کاظم رجبی صدیقی به همراه برخی از بستگان و یک کارمند شهرداری، شرکتی با نام «پیروان اندیشه‌های قائم» را ثبت کرده‌اند. نزدیک به یک ماه بعد از ثبت شرکت، ۴۲۰۰ متر از زمین‌های مدرسه علمیه امام خمینی در ازگل به این شرکت واگذار شده است.
قیمت تقریبی این ملک با توجه به متوسط قیمت در منطقه، ۱۰۰۰ میلیارد تومان تخمین زده شد و در سند انتقال، مبلغ ۶۶.۴۴۶.۴۲۴.۰۰۰ ریال (تقریباً ۶.۵ میلیارد تومان) به عنوان قیمت معامله ذکر شده است. برخی منابع ادعا کرده‌اند که این واگذاری با تخلف صورت گرفته و به صورت نقدی انجام شده است. به گفته برخی منابع، واگذاری این زمین از دوره مدیریت پنجم شهرداری تهران آغاز شده و شهردار وقت وقت با آن موافقت کرده است.
بر اساس تحلیل ها و مستندات منتشر شده در سند انتقال باغ صراحتاً نوشته اند کل این مبلغ نقداً تسلیم فروشنده شده است. یعنی جواد عزیزی و محمدمهدی صدیقی (فرزند کاظم صدیقی) این مبلغ را نقداً به فروشنده یعنی کاظم صدیقی پرداخت کرده اند.
یک مورد جالب و عجیب در سند محضری انتقال مالکیت باغ ازگل از طرف حوزه علمیه امام خمینی به موسسه تحت مالکیت کاظم صدیقی و پسران مربوط به قیمت معامله و نحوه پرداخت آن است که ۴ نکته دارد:
۱ – در حالی که برآورد می شود باغ ۴۲۰۰ متری ازگل حدود ۱۰۰۰ میلیارد تومان ارزش داشته باشد، طبق سند منتشر شده در سایت یاشار سلطانی، این باغ به قیمت ۶۶.۴۴۶.۴۲۴.۰۰۰ ریال (حدود ۶ میلیارد و ۶۰۰ میلیون تومان) فروخته شده است که با این پول حتی نمی توان یک آپارتمان ۵۰ متری نوساز در ازگل خرید. در واقع هر متر مربع از این باغ، تنها یک میلیون و ۶۰۰ هزار تومان فروخته شده است؛ ۱۵۰ برابر زیر قیمت!
۲ – در سند انتقال باغ صراحتاً نوشته اند کل این مبلغ نقداً تسلیم فروشنده شده است. یعنی جواد عزیزی و محمدمهدی صدیقی( فرزند کاظم صدیقی) این مبلغ را نقداً به فروشنده یعنی کاظم صدیقی پرداخت کرده اند.
حتی اگر تمام این مبلغ را تراول چک ۱۰۰ هزار تومانی داده باشند، باید بیش از ۶۶ هزار و ۴۰۰ قطعه تراول برده و تحویل داده باشند. حالا از کدام بانک این همه تراول گرفتند و اصلاً چرا بر خلاف عرف معاملاتی از چک تضمین شده یا واریز به حساب استفاده نکرده اند، امر دیگری است. اصلاً مگر دو شخص حقوقی، نقدی معامله می کنند؟ و البته فکر می کنید اصلاً این همه پول داده اند؟
۳ – شاید گفته شود چون آقای صدیقی فکر می کرده دارد به موسسه تحت نظارت حوزه منتقل می کند(!) این موارد را فرمالیته نوشته اند (آن هم در سند رسمی)! اگر این گونه است و قرار بود باغ حوزه به موسسه خود حوزه منتقل شود، اساساً چرا عقد بیع منعقد کرده و مبلغ نوشته اند؟ آیا این مبلغ و اعتراف فروشنده به دریافت نقدی تمام ثمن معامله، برای محکم کاری های بعدی نبوده است؟! مخصوصا این که تا ریال آخرش را هم نوشته اند!
۴ – حالا که گفته اند باغ را بر می گردانند، حوزه علمیه باید ۶.۶ میلیارد تومان را به خریداران عودت دهد؟!
پس از انتشار از فساد بزرگ صدیقی همچنان امام جمعه تهران و مشاور رئیس قوه قضائیه باقی ماند و هیچ توضیحی نداد. اما پس از مدتی به خبرگزاری حکومتی فارس گفت: متأسفانه بر اساس اعتمادی که به آقای جواد عزیزی داشتیم، تمامی امور را به ایشان و معتمدان خود واگذار کردیم ولی این فرد بدون اطلاع بنده و دیگران از جمله حاج‌آقای محسنی رئیس حوزه علمیه امام خمینی ره، شرکتی تأسیس کرد که ۱۰۰ درصد برخلاف اهداف و پیشنهادهایی بود که از ایشان خواسته شده بود و عملاً در این راستا، امضاهای بنده و دیگران ازجمله حاج‌آقای محسنی جعل شده است.
حوزه علمیه امام خمینی هم در بیانیه اول خود عنوان کرد بعد از احراز اشکالات در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ جلسه مجمع عمومی تشکیل شده و اشخاصی که موسسه پیروان اندیشه های قائم به نام شان بوده، از آن خارج شده اند.
پس تا بدین جای کار، این گونه بوده که فردی به نام جواد عزیزی که معتمد آقای صدیقی، پسران و مدیر مدرسه بوده، سوء استفاده کرده و موسسه پیروان اندیشه های قائم را به نام همه آنها و نیز خودش ثبت کرده و سپس آقای صدیقی و بقیه متوجه شده اند و در تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ این افراد از موسسه بیرون رفته اند و به قول خبرگزاری فارس “در جوابیه حوزه علمیه، به تاریخ ایجاد مجمع عمومی برای اصلاح اهداف و سهم اختصاص داده‌شده به افراد اشاره‌شده و مشخص می‌شود که تولیت و حوزه علمیه بدون هیچ تأخیر و توجیهی، در آذرماه ۱۴۰۲ به دنبال اصلاح خطای معتمدین حاج‌آقای صدیقی بوده است.
تاریخ ۴ آذر ۱۴۰۲ را به خاطر بسپارید که مهم است.
اما آقای صدیقی در چه تاریخی با پسرش محمد مهدی و جواد عزیزی به دفترخانه شماره ۱۴۶۷ تهران – واقع در جماران – رفته، سند انتقال باغ را امضا کرده و اثر انگشت شان را ثبت سیستمی کرده اند؟ طبق سندی که منتشر شده، در تاریخ ۱۹ آذر ۱۴۰۲ .
صدیقی می گوید بدون حکم دادگاه دارند علیه او شایعه پراکنی می کنند ولی خودش بدون حکم دادگاه، دوست قدیمی اش جواد عزیزی را متهم می کند و همه کاسه کوزه ها را سر او می شکند!
مستندات پرونده فساد باغ ازگل (آیت الله صدیقی)
ماله کشی روزنامه همشهری و اقدام ننگین رسانه
رسانه ها تندرو اصولگرا و پایدارچی ها مانند روزنامه همشهری در ماله کشی به اقدامات صدیقی و افشاگری علیه او صفحه نخست روزنامه عمومی شهرداری تهران را به مجیزگویی برای صدیقی اختصاص داد و با تصویر گرافیکی او نوشت برخورد مومنانه و صفحه ننگینی از رسانه را در تاریخ ایران ثبت کرد.
افشای دیگری از آیت اله صدیقی توسط سید هادی کسایی زاده در ماهنامه میدان آزادی
پس از مدتی قاضی سلمان پورمریدی در مصاحبه با سید هادی کسایی زاده روزنامه نگار پرده از راز دیگری در مورد آیت الله صدیقی برداشت. کسایی زاده در ماهنامه سراسری میدان آزادی با عکس صدیقی تیتر افشای مومنانه را در جواب تیتر روزنامه همشهری منتشر کرد. او در این گزارش نوشت: در دولت محمود احمدی نژاد رئیس وقت سازمان چای کشور در یک اقدام غیرقانونی و با سفارش برخی نمایندگان مجلس با دولت برای خرید ۵۲ میلیون کیلو چای خشک از قرارمیانگین کیلویی ۲۰۰ تومان قرارداد منعقد می کند. پس از این قرارداد هم او رسما بازنشسته می شود تا سرفرصت بتواند چای ها را بفروشد و سودکلانی به جیب بزند. او بخشی از چای را از انبارها خارج کرده و ۳۲ هزارتن آن باقی می ماند. وقتی دولت روحانی متوجه چنین قراردادی می شود چای را به او تحویل نمی دهد برای همین او طبق قراردادی که در دست داشت در مجتع قضایی شهید بهشتی تهران واقع در خیابان سمیه طرح دعوی می کند. جالب و اسفبار آنکه قاضی آن شعبه رای را به نفع او صادر می کند که با پیگیری دولت (سازمان تعاون روستایی) رای خلاف بین شرع تشخیص داده شده و نقض می شود. محمدطاهر شمس متهم پرونده کوتاه نمی آید و دوباره از شعبه ۲۳ همان مجتمع قضایی طرح دعوی می کند. و دوباره در یک رای جادویی حکم داده می شود تا چای ها را به او تحویل دهند. دادگاه تجدیدنظر تهران هم رای را تائید می کند و اجرای رای به دست سلمان پورمریدی قاضی اجرای احکام مجتمع قضایی شهید بهشتی می رسد. قاضی نامه به ۱۱ شهرستان شمالی می‌زند تا چای ها تحویل شود اما در پاسخ اعلام می کنند که چای ها مملو از موش و سوسک و آلودگی است و امکان تحویل وجود ندارد. پس از این نامه قاضی شخصا وارد گود شده و پرونده را شخم می زند. قاضی بر اساس مستندات ۱۵ نفر از کارشناسان رسمی اعلام می کند این چای ها نه مصرف انسانی و نه حیوانی و نه صنعتی دارد. اما زور قاضی نمی رسد و قاضی (رئیس شعبه) را جابجا کرده و به نقطه دیگری تبعید می‌کنند و دیگر هیچ خبری از چای های آلوده منتشر نمی شود. قاضی پورمریدی می گوید: آیت الله کاظم صدیقی امام جمعه تهران پیگیر این پرونده بودند و اصرارداشتند چای ها تحویل داده شود و این فشارها موجب برکناری قاضی شد. حالا شاید امام جمعه تهران نیت خیری داشته و ما نمی دانیم. هرچند خود شمس کل اتهاماتش را انکار می کند. (متن کامل گزارش را اینجا بخوانید)
اعلام جرم و محاکمه سید هادی کسایی زاده با شکایت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی
پس از انتشار این گزارش در ماهنامه میدان آزادی از سوی هیات نظارت برمطبوعات با امضای پدرام پاک آیین نماینده مدیران مسئول و سایر اعضا سید هادی کسایی زاده به دادسرای فرهنگ و رسانه احضار و در دادگاه مطبوعات محاکمه می شود.
تعلیق قاضی سلمان پورمریدی به دلیل افشای رازچای های آلوده و آیت الله صدیقی
قاضی سلمان پورمریدی هم به دلیل انتشار چند توئیت در فضای مجازی و مصاحبه با سید هادی کسایی زاده و افشای دخالت آیت الله صدیقی در پرونده چای آلوده احضار و تعلیق می شود. ( متن کامل مصاحبه با سلمان پورمریدی قاضی در مورد تعلیق شدنش )
حالا خبر بازداشت پسران آیت الله صدیقی دوباره تیتر رسانه ها شده است. این پرونده به دلیل اتهام زد و بند توسط فرزندان آیت الله صدیقی تشکبل شده و متهمان بازداشت شدند. بسیاری از مردم پس از شنیدن این خبر خوشحال شدند چراکه قوه قضائیه بدون تبعیض مشاور خودش را در صف رانت قرارنداد و همانند پرونده فرزندان فاسد معاون اول وقت قوه قضائیه (حجت الاسلام مصدق) مورد بازجویی و محاکمه قرارداد.
ضمن تشکر از اقدام حجت الاسلام محسنی اژه ای رئیس قوه قضائیه از او می خواهم پرونده افشاگران فساد را در دادگاه ها جمع کند. اگر روزنامه نگاران و قضات سالم نباشند فساد خیلی بیشتر از این در جامعه رشد خواهد یافت.
