ماجرای مشکوک تیراندازی در غرب تهران| آیا پلیس ضارب شهروندان است؟ - جامعه خبر
×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

false
true
true
ماجرای مشکوک تیراندازی در غرب تهران| آیا پلیس ضارب شهروندان است؟

به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، سید هادی کسایی زاده (خبرنگارضدفساد) با حضور در خانه سارااحمدی زاد از شاکیان پرونده تیراندازی در خیابان سردار جنگل آخرین جزئیات این پرونده را بررسی کرد. کسایی زاده نوشت: ۱۰ اسفندماه ۱۳۹۹ ماجرای عجیبی در خیابان سردارجنگل، بن بست لاله در غرب تهران (منطقه  پونک) رخ داد که رسانه ها به طور شفاف وارد پرونده نشدند و این پرونده مسکوت ماند.

ماجرا به روایت شاهد و قربانیان این حادثه اینگونه روایت می شود که سارا احمدی زاد (دختر ۲۷ ساله) همراه با مادرش فخراعظم ابراهیمی (۵۸ ساله) حدود ساعت ۱۸:۳۰ دهم اسفندماه ۱۳۹۹ وقتی از خرید خانگی (قنادی و داروخانه) بازمی گشتند در حال پارک خودرو مقابل خانه بودند که متوجه می شوند مرد بلندقدی به سرعت به سمت آنها در حال دویدن است. مرد وقتی به انتهای کوچه می رسد متوجه می شود که کوچه بن بست است برای همین تصمیم می گیرد تا خودروی روشن این مادر و دختر را سوار شود.

سارا می گوید: از شیشه روبروی خودرو ۲۰۶ (شماره شهربانی ۹۴۴ ن ۲۵ ایران ۵۵) نگاه کردیم و متوجه شدیم که پلیس ها در حال تعقیب او هستند که تعدادشان بیش از ۱۲ نفر بود. این مرد با فشار زیاد وارد خودرو شد و مرا به سمت مادر (در صندلی شاگرد) پرتاب کرد و با آرنج به صورت من زد و من کمی گنگ با دهانی پر از خون شده بودم. او قصد داشت با سرعت از میان ماموران فرار کند و هنگام فرار، ماموران کلانتری ۱۴۰ باغ فیض به سمت خودروی من تیراندازی کردند. و آنقدر تیراندازی زیاد بود که خودرو تقریبا سوراخ های زیادی از اصابت گلوله برداشته بود. در همین میان یک گلوله هم به من اصابت کرد و مجروح و بیهوش شدم.

فخراعظم ابراهیمی مادر سارا هم گفته های فرزندش را تائید می کند و می گوید: من دائم فریاد می کشیدم و از این فرد (گروگانگیر) می خواستم تا ما را در خیابان رها کند تا فرزندم را به بیمارستان برسانم. اما او پلیس ها را غافلگیر کرده بود و می دانست چطور باید فرارکند و حتی بخشی از بزرگراه همت را برخلاف جهت حرکت کرد. او پس از حدود ۱۵ دقیقه در کنار بزرگراه توقف کرد و پا به فرارگذاشت. من سریع به ۱۱۰ تماس گرفتم و اورژانس را هم خبرکردم چون دخترم داشت از دست می رفت و با سرعت همراه آمبولانس به بیمارستان شریعتی تهران منتقل شدیم.

مادر سارا می گوید: دست من به دلیل تکان های خودرو و ضرباتی که از باز و بسته شدن درب خودرو (هنگام فرار درب خودرو باز بود) به دستم خورد آسیب شدیدی دید و متاسفانه وضعیت دستم اصلا خوب نیست.

کل ماجرا از زبان این مادر و دختر همین بود و تمام شد. اما سوالات زیادی ذهن یک خبرنگار و خواننده پرونده های حوادث و قضایی را درگیر می کند.

چرا باید ۱۲ پلیس برای دستگیری یک سارق به خودروی حامل ۲ شهروند زن به صورت رگباری تیراندازی کنند؟

چرا بازپرس و پلیس آگاهی طبق قانون برای تهیه گزارش صحنه حادثه به بیمارستان و نزد شاهدان مراجعه نکردند؟

این سوالات در حالی است که سارا و مادرش رسما از نیروی انتظامی به دلیل شلیک گلوله شکایت کردند. بر اساس مستندات پرونده پزشکی قانونی در نامه ای به شماره ۹۹۰۹۹۸۹۰۱۴۷۰۰۲۵۳ اصابت گلوله را تائید کرده و هم اکنون این پرونده در دادسرای عمومی با شماره پرونده ۹۹۰۹۹۸۹۰۱۴۷۰۰۲۵۳ در حال بررسی است. اما یک سوال دیگر مطرح می شود و آنکه شکایت از پلیس طبق قانون باید در سازمان قضایی نیروهای مسلح بررسی شود و دادگاه عمومی صلاحیت رسیدگی ندارد. چرا دستگاه قضایی در این مورد به این نحو عمل کرده است؟

یک سوال دیگر هم مطرح است و آنکه چقدر احتمال دارد این فرد گروگانگیر تروریست باشد؟ علت طرح سوال مخفی ماندن پرونده از دیدعمومی و خبرنگاران است. و آنکه ۱۲ پلیس حاضر می شوند جان ۲ شهروند را به خطرانداخته تا این فرد تروریست را از پا درآوردند. که احتمالش ضعیف نیست.

و اینکه چرا گروگانگیر حتی یک خراش هم برنداشت؟

این پرسش های بی پاسخ در حالی است که در ۱۹ اسفندماه ۱۳۹۹ یعنی ۹ روز پس از حادثه سردار حسین رحیمی فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ درباره ماجرای اصابت گلوله به دختری جوان در محدوده خیابان سردار جنگل میگوید: چندی پیش همکاران من با یک خودروی مشکوک برخورد کرده و دستور توقف این خودرو را صادر کردند، اما راننده و سرنشینان این خودرو بدون توجه به دستور ایست پلیس پا به فرار گذاشته و در این حین تعقیب و گریز در مسیر طولانی میان پلیس و این مجرمان شکل گرفت. در میانه تعقیب و گریز این افراد اقدام به شلیک به سمت خودروی پلیس کرده و سعی داشتند تا از این طریق از دست پلیس فرار کنند. در همین راستا ماموران پلیس ضمن رعایت قانون بکارگیری سلاح اقدام به تیراندازی به سمت این افراد کردند. این دختر (صاحب خودرو۲۰۶ سارا احمدی زاد) دچار مصدومیت شده و بلافاصله عملیات از سوی ماموران ما متوقف و امدادرسانی به این خانم جوان در دستور کار قرار گرفت و او به بیمارستان منتقل شد.

اظهارات سردار رحیمی فرمانده نیروی انتظامی تهران بزرگ را خانواده قربانیان تکذیب می کنند. سارا و مادرش می گوید: اولا چند گروگانگیر و سارق نبودند بلکه یک نفر بود. دوم آنکه ماموران دیدن ما داخل خودرو هستیم اما باز شلیک کردند و سوم آنکه ما خودمان به اورژانس تماس گرفتیم و وقتی خودرو متوقف بود پلیسی در کار نبود چون فردگروگانگیر از دست پلیس فرارکرده بود و ما در بزرگراه رها بودیم.

حالا این پرونده مشکوک باید از سوی قوه قضائیه و سازمان قضایی نیروهای مسلح پیگیری شود که حقیقت داستان چه بوده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

true
true
true
true
  1. حامد

    باسلام درگیری با مجرمین با صلاحدید پلیس انجام میگردد نه یک خبرنگار ؟؟؟؟این افراد دوره وآموزش دیده اند چیزی که بسیاری از مردم از نیروی انتظامی انتظار دارند قاطعیت در برخورد با مجرمین این در همه جای مرسوم است حال اگر شخص فرار نماید از ارزش پلیس چیزی کم‌نمیشود وقتی نمیخواهیم از پلیس کشور دفاع نماییم چگونه انتظار داریم امنیت داشته باشیم ؟نقد این که عملکرد پلیس چگونه میباشد با بخش بازرسی نیروی انتظامی وکارشناسان این بخش است نه یک خبرنگار احساساتی که فقط به بیان احساس خانواده می پردازد کاش این افسر ان در محل زندگی من خدمت می نمودند اگر خودم وخانواده ام در بین کشته میشدند اشکال نداشت چون این خون باعث امنیت جامعه است همانگونه که در دفاع مقدس میلیونها شهید دادیم همانگونه که برای پیشرفت در عرصه های علمی بسیاری از نخبگان ترور شدندو….

  2. حمید

    یعنی سردار نیرو بدون اطلاعات کافی حرفهای مصاحبه را از ذهنشان ساخته اند؟ امنیت ملی درباره سردار نظری ندارد؟

شما هم می توانید دیدگاه خود را ثبت کنید

- کامل کردن گزینه های ستاره دار (*) الزامی است
- آدرس پست الکترونیکی شما محفوظ بوده و نمایش داده نخواهد شد


false