پایگاه خبری جامعه خبر| سید هادی کسایی زاده روزنامه نگار آزاد در ایران در مورد اتفاقاتی که اهالی رسانه و خبرنگاران در مورد حاشیه های سقوط هواپیمای اوکراینی بازگو نکرده یا بی اطلاع بودند نوشت: پرواز شماره ۷۵۲ اوکراین یک پرواز مسافربری متعلق به هواپیمایی بین‌المللی اوکراین از مبدأ تهران به مقصد کی‌یف بود که هدف شلیک پدافند هوایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی (در شرایط تهدید علیه کشور و آماده باش نیروهای پدافندی) قرار گرفت و سقوط کرد. این هواپیما در تاریخ ۱۸ دی ۱۳۹۸ (۸ ژانویه ۲۰۲۰) ساعت ۶:۱۹ صبح، اندکی پس از برخاستن از فرودگاه بین‌المللی امام خمینی(ره) هدف دو موشک قرار گرفت که به فاصله ۲۴ ثانیه از سامانه موشکی تور پدافند هوایی سپاه پاسداران شلیک شدند و کمی بعد، هواپیما در نزدیکی شاهدشهر استان تهران سقوط کرد و تمام ۱۷۶ سرنشین این پرواز جان باختند. دولت و مسئولان حکومتی بلافاصله علت سقوط را نقص فنی اعلام کردند و در برنامه زنده تلویزیونی رسانه ملی ایران برخورد هرگونه موشک به این هواپیما انکار شد. روز پس از حادثه ابوالفضل شکارچی، سخنگوی نیروهای مسلح ایران، این ادعا را «دروغ محض» خواند و تاکید کرد که «این موضوع توسط خط نفاق به نفع آمریکایی‌ها دنبال می‌شود و توطئه‌ای دیگر در حوزه جنگ روانی» است.

خبرگزاری نسیم، نزدیک به شورایعالی امنیت ملی بر اساس «منابع آگاه خود» در فرودگاه امام خمینی و «طبق فرم موجود اجازه پرواز» اعلام کرد که در شب حادثه هواپیما دچار اشکال فنی بوده و مهندس ایرانی که پیش بینی حادثه را میکرده اجازه پرواز را نداده بود، اما مهندس اوکراینی ایرلاین مخالف کرده و از این رو «فقط همان موتور هواپیما آتش گرفته است.» با وجود تحلیل ها و خبرسازی های مختلف، همچنین پنهان‌کاری‌ها و تکذیب‌های متوالی، بالاخره در تاریخ ۲۱ دی ۱۳۹۸، شلیک موشک به پرواز ۷۵۲ توسط ستاد کل نیروهای مسلح ایران تأیید و دلیل شلیک موشک به این هواپیمای مسافربری، در اطلاعیه ای رسمی «خطای انسانی غیرعمد در تشخیص شیء پرنده» اعلام شد.

متاسفانه هرچند به دلایل امنیتی تشییع جنازه باشکوهی در مرکز پایتخت برای این جانباختگان برگزار نشد و گروهی از این حادثه سوء استفاده های سیاسی و امنیتی کردند اما این حادثه حاشیه هایی هم در برداشت که باید خبرنگاران و اهالی رسانه به آن می پرداختند.

*و اما روایتی که منتشر نشد …

بعنوان یک روزنامه نگار هر حادثه ای جدای از علت و معلول که متاسفانه در ایران به یک «پروپاگاندا» تبدیل شده حاشیه هایی هم دارد. از نحوه و کیفیت اطلاع رسانی، اورژانس، امداد و  نجات، پیام های تسلیت و واکنش ها، تا مسائل امنیتی و حتی زیست محیطی و غیره … که هر کدام یک به یک قابل بررسی و تحلیل است اما خبرنگاران رسانه های ایرانی معمولا به دلیل عدم تسلط و تخصص به چند بخش آن می پردازند.

یکی از مهمترین بخش ها و سازمان هایی که نقش به سزایی در حوادث طبیعی و غیر طبیعی (سیل، زلزله، سقوط هواپیما، آتش سوزی و …) دارد سازمان پزشکی قانونی است. پزشکی قانونی می تواند و موظف است علت مرگ و هویت جان باختگان را از طریق علم ژنتیک تشخیص دهد.

در حادثه سقوط هواپیمای اوکراینی وقتی مسئولان پزشکی قانونی تهران از حادثه مطلع می شوند با توجه به تجربه حادثه «پلاسکو» و «منا» نخستین اقدامی که کردند تامین کیت های مورد نیاز برای تشخیص هویت ژنتیکی جان باختگان بود. اما هیچ کیتی در آزمایشگاه و انبارهای پزشکی قانونی تهران وجود نداشت برای همین به چند شرکت تامین کننده مراجعه کردند که به علت تحریم ها این شرکت ها بیشتر به دنبال سودمالی بوده و در ازای وجه نقد کیت ها را می فروختند. مدیران پزشکی قانونی حتی در سطح مدیرکل پزشکی قانونی استان تهران شخصا وارد بازار خرید می شود اما بدون پول نقد امکان خرید نسیه وجود ندارد.

*هزینه 2 میلیارد تومانی کیت آزمایشگاهی تشخیص هویت ژنتیک قربانیان هواپیما

شاید سوال شود مگر چقدر کیت مورد نیاز است؟ و هزینه تامین کیت ها چقدر می شود؟ این کیت ها در اختیار کیست؟ چونه باید خریداری شود؟ در پاسخ باید گفت که برای تشخیص هویت جان باختگانی در اینگونه حوادث که اکثر شواهد تشخیص هویتی سوخته و از بین رفته، تنها راهکار، تشخیص هویت ژنتیکی است که نیاز به نمونه گیری از اعضای خانواده متوفی حتی تا 5 عضو خانواده را دارد. در برخی موارد حتی یک آزمایش چند بار تکرار می شود. با این محاسبه، آنچه تاکنون هزینه شده مبلغی حدود 2 میلیارد تومان فقط برای تامین کیت مورد نیاز تشخیص ژنتیکی جان باختگان حادثه هواپیمای اوکراینی است یعنی برای هر عزیز از دست رفته 11 میلیون تومان غیر از هزینه کار 36 ساعته شبانه روزی کارشناسان و پزشکان و مجموعه پزشکی قانونی می شود. (هربسته کیت 9 تایی 56 تا 65 میلیون تومان قیمت دارد)

داستان از این قرار است که متاسفانه در ساختار حکومتی و دولتی و بودجه کشور چیزی بعنوان هزینه و اعتبار حوادث غیرمترقبه برای سازمان پزشکی قانونی دیده نشده و در اینگونه حوادث پزشکی قانونی کشور و استان تهران ردیف بودجه ای ندارند. حالا این پول چگونه و از کجا تامین شد؟ جالب است که نامه ای از سوی رئیس سازمان پزشکی قانونی برای تضمین اعتبار از سوی مدیرکل پزشکی قانونی تهران به شرکت خصوصی تامین کننده کیت آزمایشگاهی داده شده تا بخشی از کیت مورد نیاز تامین شود و سازمان مدیریت استان تهران هم از ردیف بودجه یک نهاد حمایتی500 میلیون تومان به سرعت پرداخت کرده تا مشکل به سرعت رفع شود.

*پزشکی قانونی می توانست بگویند به من ارتباطی ندارد

وقتی موضوع را بررسی کردم فهمیدم که اگر مدیرکل پزشکی قانونی تهران و رئیس سازمان مدیریت استان تهران طبق قانون می توانستند بگویند بودجه ای تعریف نشده و نمی توانیم پرداخت کنیم و هیچ نهادی هم نمی توانست به آنها خرده بگیرد. البته بیان این موضوع دلیل بر دفاع از سازمان یا نهادی نیست بلکه می خواهم به موضوع مدیریت بحران بپردازم که چگونه مدیری می تواند ریسک کند و مدیر دیگر فقط پیام تسلیت می فرستد.

حالا بگذارید حقایقی را از پزشکی قانونی پایتخت برای مردم ایران و مسئولان بازگو کنم که در عین ناباوری کمی رگ غیرت آقایان هم بربخورد که قطعا نمی خورد.

*با حقوق 1.5 میلیون تومانی جسد می دوزند

پزشکی قانونی تهران فقط با 30 درصد پزشک کار می کند و حقوق هر پزشک ماهانه حدود 5 میلیون تومان است. یعنی پزشک داروسازی که می تواند در یک داروخانه بیش از 10 تا 12 و حتی 18 میلیون تومان درآمد داشته باشد اینطور حقوق می گیرد. نکته دیگر اینکه آن خانم و آقای دیپلمه و با 12 سال تجربه در ساختمان پزشکی قانونی کهریزک در اتاق تشریع هر روز با انواع جسد سروکار دارد و باید آنها حمل کرده و پس از معاینه پزشک بدوزد ماهانه فقط 1.5 میلیون تومان حقوق می گیرد. سوال: آیا این نحوه پرداخت حقوق از سوی دولت عادلانه وشرعی است؟

معمولا در اینگونه مشاغل افراد شیفتی کار کرده و از تسهیلاتی مانند مسافرت، امکانات و تسهیلات رفاهی و مشاوره روانشاسی، فوق العاده شغل شرایط سخت و غیره…  استفاده می کنند اما آنها هر روز سرکارند و چیزی به نام ویلا در ساری و کیش و غیره برایشان ناشناخته است. بوی بد و نامطبوع اجساد به خصوص زمانی که اجساد متعفن برای تشخیص هویت به این مرکز می آورند کل فضای ساختمان را در بر می گیرد. من بعنوان خبرنگار نتوانستم حتی 5 دقیقه در اتاق تشریح یا سوله بحران زمان شناسایی اجساد هواپیما و بسته بندی آنها بمانم.

*پزشکی قانونی سالانه 14000 میلیارد تومان به جیب بیمه ها میریزد!

شاید این نکته برای هر شهروند و مسئول و خبرنگاری قابل تامل باشد که همین پزشکی قانونی که روی میزکارشناسانش از شلوار و پیراهن حاوی منی انسان و حیوان تا چاقو و کیسه هوای خودرو و پیراهن حاوی خون و … برای تشخیص است سالانه 14 هزار میلیارد تومان برای بیمه شخص ثالث و شرکت های بیمه ای سود دارند و این پول را به جیب این شرکت ها بازمی گردانند یعنی تشخیص آنها موجب این سود می شود تا افراد با کلاهبرداری یا عمد و غیرعمد مانند تصادفات ساختگی پولی از بیمه دریافت نکنند. حالا سهم این سازمان چه می شود؟

مومیایی هر جسد از اتباع در هواپیمای اوکراینی 4 میلیون تومان

در حادثه هواپیمای اوکراینی چند نفر اتباع خارجی بودند؟ 32 نفر … پزشکی قانونی با آنها چه کرد؟ جالب است بدانید تماس گرفتند و از خانواده آنها هم آزمایش ژنتیک دریافت شد تا اجساد آنها هم مشخص شود. اما بدون هیچگونه دریافت مالی …

با اجساد آنها چه شد؟ آنها را همانند ایرانی ها با احترام جمع آوری کرده و پس از تشخیص هویت کفن کردند و طبق استانداردهای پزشکی قانونی مومیایی کرده و در تابوت های زیبایی قرارداده و سوار بر هواپیما کردند.

چه کسی تابوت ها را ساخت؟ هزینه چقدر شد؟ آیا می دانید هزینه هر مومیایی جسد حدود 4 میلیون تومان می شود؟ از کجا و کدام منبع این هزینه ها پرداخت می شود؟

*چرا خبری از 20:30 نشد؟

بعد از حادثه و انتقال اجساد به پزشکی قانونی کهریزک همه مردم پشت درب این مرکز جمع شده و داغدار عزیزانشان بودند. اما خبری از حسینی بای، آمنه سادات ذبیح پور و یوسف سلامی (کارگران رسانه ملی) و خبر20:30 که تصور می کنند نبض رسانه و افکار عمومی را در دست دارند و بر صراط حقیقت و درستی و شفافیت جلو می روند اما هیچ سواد تخصصی و اصول حرفه ای رسانه ای را نمی دانند نبود. این کارکنان و مدیران پزشکی قانونی در کهریزک بودند که درب مرکز را بازکردند و همه را به محل سالن همایش های مرکز هدایت کردند تا خانواده ها در کنار عزیزانشان باشند و اقدامات قانونی انجام شود. آنها اجازه ندادند بحرانی در کهریزک رخ دهد. کهریزکی که به تنهایی خودش هشتک گذاری خاص در فضای مجازی دارد. چرا هیچ خبری از این همه اقدامات منتشر نشد؟ برای اینکه ما کشوری هستیم که مسئولان ما بر اساس پروپاگاندا» حرکت می کنند. مردم را اینطور تربیت کردند و اینطور دولتداری می شود. همه چیز با شوی تبلیغاتی و شو انجام می شود و هرکه تقصیر را از سر خود باز می کند.

وظیفه یک روزنامه نگار بیان حقایق و انتشار بی طرفانه است و اگر خبرنگار گرایش سیاسی داشته باشد فردی کثیف خواهد بود که رسانه را فاسد می کند. اگر دستگاه و مدیری تخلف و فساد کردند باید بیان شود و اگر مدیر و دستگاهی کار درستی خارج از رسالت و وظایفش انجام داد باید بیان شود.

در این گزارش کوتاه برای مسئولان کشور و به خصوص نمایندگان مجلس غیر از آن 90 نفر نوشتم که چفیه گردن انداختم و شعار دادن های شما همه قلابی بود. برخی دستگاه ها بدون بودجه و اعتبار به راحتی می توانند آبروی کشور را از شما بهتر حفظ کنند. اما شما خواب هستید. اگر پزشکی قانونی یا سازمان مدیریت اقدام درستی نمی کرد تشخیص هویت اجساد ماه ها طول می کشید و این برای کشور جز بی آبرویی چیزی در برنداشت.

جمله آخر را می گویم … والسلام
پولی که پزشکی قانونی برای این اقدامات پرداخت کرد از محل حقوق کارکنانش بود … این را همه بنویسید و بفهمید … من فهمیدم و نوشتم