true
به گزارش پایگاه خبری جامعه خبرانتخابات نزدیک است و وحدت همچنان حلقه مفقوده جریان اصولگرایی. اصولگرایان که تا پیش از رحلت آیتالله مهدوی کنی حول محور روحانیت جمع میشدند، مدتهاست که از خلاء محوریت مقتدر رنج میبرند. محوریتی که گفته می شود از تمرکز روی چهرههای کاریزماتیک در فضای سیاسی کشور عبور کرده و در تلاش است تا ساختارها را جایگزین افراد کند.
شاید در پی همین نگاه بود که تشکلی همچون جمنا در انتخابات ریاستجمهوری دوازدهم اعلام موجودیت کرد تا بتواند جایگزینی برای وحدت اصولگرایان حول محور افراد باشد؛ این جبهه اگرچه با شعار چتر فراگیر در جریان اصولگرایی وارد فضای سیاسی کشور شد اما از همان ابتدا با اقبال بزرگان این طیف روبرو نشد و در نهایت نتیجه ای هم به نفع اصولگرایان نداشت.
به نظر می رسد در پی همین شکست است که اصولگرایان در چرخشی معکوس درتلاشند تا برای انتخابات آینده رویه سابق را در پیش گرفته و سرمایهگذاری روی چهرههای کاریزماتیک یا شخصیتهای موثر در تشکیلات اصولگرایی را در دستور کار خود قرار دهند.
واقعیت آن است که خلاء لیدری در جریان اصولگرایی تا حدی است که چندی پیش محمدرضا باهنر دبیرکل جبهه پیروان خط امام و رهبری درباره لیدری این روزهای جریان اصولگرا در گفت وگویی با خبرآنلاین گفته بود: “لیدری جریان اصولگرا در دست خدای متعال است.” یا مصباحی مقدم به کنایه می گوید”در قوم ما اصولگرایان همه رئیس هستند”. این اظهارنظرها اگرچه در نگاه نخست کمی طنز مینماید اما به واقع گویای حال و روز این روزهای جریان اصولگرایی است.
اما چه کسانی امروز خود را در جایگاه لیدری و راهبری این جریان سیاسی می دانند و تلاش دارند نبض تحرکات در این جناح را در دست بگیرند؟
*تلاش «آقای لابی» برای لیدری جریان اصولگرا
به طور قطع محمدرضا باهنر را میتوان یکی از مهم ترین و موثرترین چهرههایی معرفی کرد که چه در زمان حضور در مجلس و چه امروز در جایگاه دبیرکل جبهه پیروان خط امام ورهبری شخصیتی اثرگذار در جریان اصولگرایی است.
او را یک سیاست ورز کاربلد در بدنه اصولگرایی می دانند که اگرچه بعد از پایان دور نهم مجلس ردای نمایندگی مجلس را از تن درآورد و پذیرای نقش جدیدی در عرصه سیاست نشد اما همچنان در قامت دبیرکل جبهه پیروان، دستی بر آتش فعالیتهای سیاسی اصولگرایان دارد.
باهنر این روزها در حالی به عنوان گزینه ای در لیدری جریان اصولگرایی مطرح است که همواره از او با صفت ” لابیمن” یاد می شود، صفتی که البته خود او هم بر آن اذعان داشته و شاید به دلیل همین ویژگی منحصر بفردش است که همواره نقش بالانسر را بازی کرده است. چه آنکه حضور او در جلسات گفت وگوی ملی نشان از تاثیرگذاری او به عنوان هماهنگ کننده ای موثر در بین جریان های سیاسی دارد.
*ردای لیدری برازنده حداد عادل است؟
حدادعادل که ریاست مجلس هفتم را شاید بتوان بلندپایه ترین مقام سیاسی او دانست، از دیگر چهرههایی است که تلاش دارد خود را به عنوان یک لیدر در جریان راست سیاست تعریف کند. آقای فیلسوف بعد از آنکه نتوانست در رقابت های درون پارلمانی لاریجانی را شکست دهد مسیر سیاست ورزی اش را بیرون پارلمان ادامه داد. تلاش هایی که تا پای کاندیداتوری برای انتخابات ریاست جمهوری هم پیش رفت اما بازهم ناکام ماند. شاید از همین روست که حدادعادل در چند انتخابات اخیر تلاش کرده که نقشی دیگر در سیاست اصولگرایانه برای خود تعریف کند. او که یکی از چهره های شاخص در جریان نواصولگراست در سازوکار جمنا از چهره های کلیدی بود. او اخیرا با برخی رفقای سیاسی اش در جمنا گعده ای دیگر تحت عنوان شورای وحدت را شکل داده و تلاش دارند خود را محور وحدت جریان اصولگرا معرفی کنند. تلاشی که تا به امروز چندان با اقبال اصولگراها روبرو نشده است.
زمزمه های خبری می گویند یک سر اختلافات با شورای وحدت به تلاش هایی که حدادعادل برای تکیه زدن بر کرسی ریاست این شورا دنبال می کند باز می گردد.چه آنکه طیف هایی چون پایداری یا قالیبافی ها یا سنتی های اصولگرا چندان قائل به لیدری برای حداد نیستند.
*سعید جلیلی؛ کاندیدای محبوب پایداری ها
سعید جلیلی هم از دیگر چهرههایی است که مورد اقبال طیفی از اصولگرایان است. او که در سال ۹۲ با حمایت پایداری ها وارد گود رقابت های انتخابات ریاست جمهوری شده بود در سال های اخیر تلاش کرده خود را به عنوان یکی از چهره های محوری این طیف از اصولگرایان معرفی کند. نزدیکی او به پایداری ها اما آن اقبالی که در بین دیگر اصولگرایان داشت را روز به روز کمتر کرد و پایداری را تنها پشتوانه سیاسی او در جریان اصولگرا قرار داد.
صادق محصولی و مرتضی آقاتهرانی به عنوان افرادی از این جریان فکری بیش از هر گزینه دیگری به سعید جلیلی اقبال دارند، چه آنکه در انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ اگرچه پایداری ها در مرحله اول باقری لنکرانی را گزینه اصلی خود مطرح کردند اما در نهایت بعد از ردصلاحیت شدن او، این سعید جلیلی بود که با حمایت فرزندان سیاسی آیت الله مصباح راهی کارزار انتخابات ریاست جمهوری ۹۲ شد.
*آیت الله موحدی کرمانی و لیدری در راس جامعه روحانیت
در این میان اما تشکل شناسنامهداری همچون جامعه روحانیت نیز به دبیرکلی مصطفی پور محمدی و حضور آیتالله موحدی کرمانی در جایگاه ریاست شورای مرکزی آن به عنوان لیدر جریان اصولگرایی مطرح است. جامعه روحانیت مبارز که زمانی به رهبری آیتالله مهدوی کنی عمود خیمه وحدت در جریان اصولگرایی بود اگرچه طی یک دهه اخیر با مشکلاتی همچون عدم اقبال از سوی برخی طیف های اصولگرایی مواجه شده اما همچنان در تلاش است تا در مرکز وحدت اصولگرایی باشد.
مصداق آن را هم میتوان تصمیم سال گذشته آنها مبنی بر تغییر ساختار جامعه روحانیت دانست که در پی آن فعالیت خود را از سطح تهران به سراسر کشور گسترش داد و جلسات مستمری را با جریان های مختلف اصولگرایی برگزار کردند.
واقعیت آن است که اگرچه برخی احزاب نوظظهور اصولگرا تنها جایگاه مشورتی برای جامعه روحانیت قائلند و درحال کنار زدن این تشکل از تحرکات انتخاباتی هستند اما خبرها حکایت از تلاش های برخی اصولگرایان چون جبهه پیروان خط امام و رهبری و جبهه پیشرفت و عدالت برای محوریت قرار دادن جامعه روحانیت در سازوکار انتخاباتی اصولگرایان است. از نگاه آنها آیت الله موحدی کرمانی یکی از روحانیون تاثیرگذار و مورد احترام در جریان اصولگراست.
*قالیباف؛ لیدر نواصولگرایان؟
قالیباف را هم می توان از چهرههای محوری در جریان اصولگرایی دانست، او که این روزها پرچم نواصولگرایی برافراشته تحرکات گستردهای را برای قرار گرفتن در راس این جریان و تغییر نقش خود از بازیگری به بازیگردانی آغاز کرده است.
البته قالیباف سودای لیدری را همزمان با حضور مداومش در چند انتخابات اخیر در سر می پروراند. او در سال ۹۶ و مدتی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دوازدهم با نگارش نامهای و انتقاد به جریان اصولگرایی در حالی دم از ضرورت حرکت به سمت نواصولگرایی زد که بسیاری این اظهارات او را هوسی برای لیدری این جریان تفسیر کردند. اما شکست اصلاح طلبان در مدیریت شهری قدرت و هوش و ذکاوت قالیباف را نزد حداقل تهرانی ها بیشتر عیان کرد.
او البته طی ماههای اخیر هم با انتشار ویدئویی از جوانان خواست تا در انتخابات آینده مجلس حضوری پررنگ داشته باشند، تحرکات او نشان از آن دارد که میخواهد راهی نو با چهرههایی نو را شروع کند، چهرههای نویی که باید آنها را در میان جوانان جست؛ قالیباف ادعا میکند که میخواهد صدای آنها باشد نه محور آنها، همچنان که در پیام ویدئویی خود بیان میکند: ” قرار نیست محور شما باشم اما میتوانم صدای شما شوم.”
در کنار همه این تحرکات باید دیدار اخیر قالیباف و احمدی نژاد را هم در همین مسیر تفسیر کرد، گفته می شود قالیباف برای موفقیت در کاراکتر جدیدش نیازمند بدنه رایی است که شاید در صندوق احمدی نژاد باقی مانده باشد.
*محسن رضایی و تحرکات کم ظهور حزبی
اما محسن رضایی که بارها شانس خود را در عرصه سیاسی و انتخابات ریاست جمهوری دوره های مختلف آزموده و البته موفقیتی حاصل نکرده همچنان تلاش دارد یک لیدر حزبی در جریان اصولگرا باشد. او چند سال قبل هم تلاش هایی برای تشکیل حزب انجام داد که البته چندان پرفروغ ظاهر نشد. با این وجود محسن رضایی همچون انتخابات قبل که در جلسات جمنا حضور فعال داشت تلاش دارد در انتخابات پیش رو هم ورودی به جلسات انتخاباتی اصولگرایان داشته باشد./زهره ترسایی
پی نوشت/ همه را گفتید اما نباید از محمود احمدی نژاد غافل شوید. تیم او بسیار قدرتمند و قوی هستند و قطعا تاثیر به سزایی در نتیجه انتخابات خواهند داشت. شاید به جرات باید گفت اصولگرایی به دو بخش تقسیم می شود همه اصولگرایان و احمدی نژاد …
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=149002
true
true