true
پایگاه خبری جامعه خبر| سید هادی کسایی زاده| 5 دی ماه 1365 سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تصمیم گرفت برای حمله به رژیم بعث عراق و فتح شهر بصره عملیاتی با نام کربلای ۴ را اجرا کند. این عملیات به گفته رزمندگان حاضر در آن شب هنگام و از راه اروند رود و دریاچه ماهی بود. عراق هم در این محور تله های سخت فیزیکی کار گذاشته بود از مین و سیم خاردار تا الکترود و سیستم راداری قوی و حتی بمب ها و راکدهای شیمیایی آماده پرتاب …
فرماندهی سپاه پاسداران را در آن زمان محسن رضایی برعهده داشت که گفته شده میزان غافلگیری در آن عملیات ۵۰ درصد محاسبه شده بود. ناهماهنگی فرمانده جنگ با فرمانده سپاه به گفته برخی شاهدان دلیل شکست در این عملیات عنوان شده است.
*اردستانی، رئیس سابق مرکز مطالعات و تحقیقات جنگ سپاه|در کتاب تنبیه متجاوز| «طی چند روزی که به زمان عملیات باقی مانده بود، بمباران و آتش توپخانهٔ عراق روز به روز افزایش مییافت … پس از تاریک شدن هوا در روز سوم دی، عراقیها به ریختن فلر به وسیلهٔ هواپیما و شلیک منور دست زدند. از ساعت ۱۹ تا ۲۱ بیش از پنج مورد گزارش در مورد اقدامات دشمن به قرارگاه مرکزی رسید». «از ساعت ۲۱ غواصها به درون رودخانه رها شدند، اما پس از حدود نیم ساعت، در ساعت ۲۱:۳۵ برادر عزیر جعفری اطلاع داد دشمن با تیربار نیروها را زیر آتش گرفتهاست. این تحرک دشمن نیز مانند شبهای گذشته عادی فرض شد، لذا دستور داده شد همه در ساعت ۲۲:۳۰ پای کار باشند. اما در ساعت ۲۱:۳۸ لشکر ۱۴ امام حسین خبر داد که دشمن روی خط، منور زیادی انداخته و داخل رودخانه نیز با تیربار به نیروها حمله کردهاست. تمام این اقدامات دشمن داخل تنگه متمرکز شده بود. همان جایی که میبایستی تاکتیک ویژه عملیات انجام میگرفت. در ساعت ۲۲، فرمانده قرارگاه قدس اعلام کرد که لشکر ۳۱ عاشورا متوقف شدهاست و امکان استفاده از لشکر ۴۱ ثار الله نیز وجود ندارد و تیربار دشمن در خط و روی آب نیروها را هدف گرفتهاست. در محور قرارگاه قدس لشکرهای ۱۴ امام حسین، ۲۱ امام رضا و ۳۱ عاشورا در ساعات نخست حمله و قبل از درگیری، تلفات زیادی متحمل شدند. با این همه، فرمانده سپاه ابراز میداشت شرایط حاد نیست».
*محمدعلی اسفنانی، قاضی دادگاه و نماینده سابق مجلس و رئیس تعزیرات حکومتی استان تهران در خاطره ای با اشاره به این که خودش از غواصان حاضر در این عملیات بودهاست می گوید: «غواصان نمیتوانستند از کپسول اکسیژن استفاده کنند. از این رو غواصان به صورت شناور بر روی آب با ارتفاع بیست سانت در عمق آب فرومیرفتند و طنابهایی در آب دست داشتند تا مسیر را گم نکنند. به دلیل اینکه ما باید از منطقه حساس عبور میکردیم ابتدا یک گروه تحت عنوان پیشتاز از سوی ما به سمت جزایر حرکت کردند تا مطلع شوند که آیا عراقیها از حضور ما مطلع شدند یا خیر. در همین زمان به یکباره منطقه کاملاً روشن شد و هواپیماهای عراقی بر روی آب منور ریختند، به طوری که منطقه مثل روز روشن شد و عراقیها ستونهای ما را دیدند و آن زمان با تمام تجهیزاتی که داشتند ما را به گلوله بستند و رگباری از گلولهها به ستون ما آمد. در آن زمان بسیاری از غواصها شهید شدند زیرا بسیاری از گلولهها به سر آنان میخورد. ما هیچ راهی نداشتیم، نه میتوانستیم از اسلحه استفاده کنیم و نه راه برگشت داشتیم. بسیاری از بچهها مظلومانه در این فضا شهید شدند. با اینکه در آن زمان بسیاری از افراد شهید شدند ولی ما راه خود را ادامه دادیم تا عملیات به نتیجه برسد. به بلجانیه رسیدیم و دژ اول، دوم و سوم را گرفتیم، بیشتر از آن چیزی که قصد بود انجام دهیم در آن عملیات انجام دادیم. … ما در آنجا جان پناهی درست کردیم و سپس به عقب بازگشتیم که در طول مسیر مجبور بودیم به دلیل آنکه سیم خاردارهای زیادی وجود داشت به صورت سینه خیز بازگردیم. در آنجا بود که متوجه شدیم بسیاری از بچههای غواص در بخشهای مختلف گروهان اسیر شدند. در این عملیات بسیاری از نیروهایی که بعد از غواصها با قایق آمده بودند نیز کشته و اسیر شدند. اکثر کسانی که غواص بودند در آن عملیات به صورت دسته جمعی یا تک تک شهید شدند. ما بعدها عکسهایی را که عراقیها در روزنامههایشان منتشر میکردند را دیدیم که اسرای غواص ما را دست بسته تیر باران میکردند. در آن عملیات از ۵۰۰ نفر غواص شاید تنها ۲۰۰ نفر بازگشتند».
* 1000 شهید و 11 هزار جانباز در یک عملیات
در برخی منابع خبری و تاریخ شفاهی جنگ آمده است: نیروهای عراقی برای نابودی نیروهای ایرانی از سلاحهای مستقیم و توپخانه بهره بردند و نیروهای هوایی هر دو طرف هم در آسمان درگیر بودند. ۱۲ هزار کشته و زخمی برای ایران برجا ماند. در این عملیات یکی بزرگترین جابهجاییهای نیروها با استفاده از بالگردهای هوانیروز در طول مدت کوتاهی توسط هوانیروز ارتش و همچنین قایقهای تندرو و هاورکرافتهای نیروی دریایی ارتش انجام شد. همچنین پشتیبانی هوایی، توپخانهای و پدافندی ارتش نیز در این عملیات ادامه داشت ولی به دلیل مشکلات اساسی در طراحی و جمع شدن نیروها در یک منطقه موجب شکست سنگین نیروهای ایرانی شد. درگیری به مدت حدود ۲۶ ساعت ادامه داشت و در نهایت با توجه به بروز مشکلات زیاد، عملیات در ساعت ۲۳:۴۵ روز چهارم دی متوقف شدهاست.
*آیت الله هاشمی رفسنجانی (فرمانده عالی جنگ در زمان عملیات) در یادداشتهای روزانه اش در ۱۱ دی ماه مینویسد: «آقای شمخانی اطلاعات لازم را در خصوص نتایج عملیات شکست خوردهٔ کربلای ۴ داد. خیلی بدتر از آنچه تا به حال گفته بودند، نزدیک به ۱۰۰۰ شهید و ۳۹۰۰ مفقود الاثر داشتیم که اکثر آنها را باید شهید حساب کرد و حدود ۱۱ هزار مجروح»
عملیات کاملا لو رفته بود
*«محمد درودیان» از راویان هشت سال جنگ تحمیلی، در سال ١٣٩٣ در یادداشتی نوشته که هنگام عملیات در کنار «محسن رضایی»، فرمانده وقت سپاه پاسداران، بوده؛ او در این یادداشت نوشته: «سردار رضایی فرمانده پیشین کل سپاه در واکنش اولیه به نتایج پیشروی نیروها، بسیار آرام گفت: «عملیات از رده بهکلیسری لو رفته است.» غیر از من که در کنار ایشان نشسته بودم و گزارشها را ضبط و ثبت میکردم، افراد حاضر متوجه این واکنش نشدند. در همان زمان، این موضوع را در گزارشها نوشتم ولی نسبت به ضبط آن اطمینان کامل ندارم». «در آثار سپاه برای نخستینبار علت لورفتن عملیات، استفاده عراق از اطلاعات ارسال شده از سوی آمریکا ذکر شده است. (فاو تا شلمچه- ١٣٨١- چاپ چهارم- ص ١١٥- ١١٦) اظهارات مقامات رسمی عراق پس از عملیات کربلای چهار، بیانگر هوشیاری کامل عراق از تاکتیک ویژه عملیات کربلای چهار بود. چنانچه عدنان خیرالله وزیر دفاع وقت عراق یک هفته پس از عملیات کربلای چهار، به اهداف ایران مبنیبر قطع ارتباط میان سپاه سوم و هفتم اشاره میکند و میگوید: «علت شکست کنونی این است که ما آماده بودیم و نقشههای لازم را طرح کردیم … و از درسهای فاو استفاده نمودیم». (همان ص ١١٧) وی سپس خطاب به آمریکاییها میگوید: «ما به خاطر این اطلاعات از آنها تشکر می کنیم». (همان) توضیح وزیر دفاع عراق از اهداف ایران بیانگر صحت سخنان سردار رضائی درباره لورفتن عملیات از رده بهکلیسری است. درودیان در ادامه نوشته: «با فرض اینکه عراق مبتنیبر اطلاعات ارسالی از سوی آمریکاییها و سایر منابع احتمالی، از هوشیاری کامل برخوردار بود، ولی مسئله مهم و فراتر از داشتن اطلاعات، استفاده عراق از اطلاعات برای مقابله با حمله قوای نظامی ایران است. چنانچه عدنان خیرالله اشاره کرده است، عراق از تجربه عملیات فاو استفاده کرد. با این توضیح و برابر شواهد و قرائن و اسناد موجود، درواقع عراق با استفاده از اطلاعات دریافتی و استفاده از تجربه عراق در عملیات فاو، از توانایی مقابله با عملیات کربلای چهار برخوردار شده بود». او درباره محتوای اطلاعاتی که عراق در اختیار داشته سوالی مطرح میکند و مینویسد: «با وجود نقش و اهمیت اطلاعات که هنوز مشخص نیست حاوی چه مواردی بوده و چگونه جمعآوری و در اختیار عراق قرار گرفته است، مسئله اساسی، توانمندی نظامی عراق برای مقابله با عملیات کربلای چهار است که تاکنون به آن توجه نشده است. این موضوع از این جهت اهمیت دارد که نمیتوان علت شکست عملیات را به یک عامل اطلاعاتی و لورفتن عملیات، محدود کرد. با این توضیح حتی اگر عراق اطلاعات کامل، در سطح بهکلیسری هم نداشت، در صورت هوشیاری نسبی و استفاده از تجربه عملیات فاو، احتمالا میتوانست حتی در صورت عبور قوای نظامی ایران از رودخانه اروند، با آنها مقابله کند و مانع از تصرف و تثبیت منطقه، همانند عملیات فاو شود».
* دشمن حتی از محل آموزش غواصان خبر داشته است
*کتابهای خاطرات فرماندهان وقت هم میتواند روایات جالب و دستهاولی درباره کربلای ٤ باشد؛ سردار جانباز «میرزامحمد سلگی»، فرمانده گردان ١٥٢ حضرت ابوالفضل(ع) لشگر ٣٢ انصارالحسین، یکی از این افراد است. او خاطراتش از کربلای ٤ در قالب کتابی به نام «آب هرگز نمیمیرد» منتشر کرده که نشانههایی از چرایی و چگونگی لورفتن عملیات را در آن میتوان دید. آمده است: «یک اشکال اساسی ما را تهدید میکرد و آن عدم رعایت اصول امنیتی و اطلاع دشمن از حضور قریب به یکصدهزار نیروی ایرانی در عقبه این منطقه بود که تا زمان عملیات در اردوگاهها و پادگانهای مختلف جنوب مشغول آموزش بودند. مزید بر مباحث مشترک و کلی همه لشکرها، دو ویژگی شرایط لشکر ما را از بقیه متمایز میکرد. نخست اینکه ما برای اولینبار با نیروی خطشکن غواص در موج اول قرار میگرفتیم و حال آنکه در عملیات قبلی (والفجر ٨)، ما در ادامه موج دوم و با گردانهای پیاده وارد کارزار در فاو شدیم». او ادامه داده که «دوم اینکه محدوده عملیاتی ما در میانه و وسط پنج لشکر خطشکن بود و غواصان ما باید از محل تلاقی رودخانه کارون و اروندرود به آب میزدند و در سکوت کامل از کنج جزیره عراقی امالرصاص در داخل اروند عبور میکردند و با رعایت اصل غافلگیری در شب، خط دشمن را در سمت چپ جزیره امالرصاص به طول سه کیلومتر به تصرف خود درمیآوردند. وجود جزیره امالرصاص در داخل اروند و مقابل کارون برگ برنده دشمن محسوب میشد و قطعا دشمن را هوشیارتر میکرد و کار را برای عبور غواصان سختتر». او در کتابش از بمباران یکی از اردوگاههای آموزشی غواصان مینویسد؛ با این نوشتهها میتوان حدس زد دشمن حتی از محل آموزش غواصان نیز خبر داشته: «در پادگان شهید مدنی دزفول بودیم که خبر رسید، هواپیماهای عراقی، اردوگاه گردان غواصی جعفر طیار در سد گتوند را بمباران کردهاند و تعداد زیادی از غواصان هم به شهادت رسیدهاند. خبر بمباران این گردان در سد گتوند، موجی از نگرانی در سطح فرماندهان انداخت و تردیدها برای اطلاع دشمن از عملیات قریبالوقوع بیشتر شد».
* این عملیات میدان کشتار نیروهای ایرانی بود
*«عبدالحلیم ابوغزاله»، وزیر دفاع وقت مصر که این سمت را در آن دوران برعهده داشته نیز کتابی درباره جنگ ایران و عراق نوشته است. مصر یکی از همپیمانان عربی عراق در هشت سال جنگ بود. او این کتاب را در نخستین سالهای پایان جنگ به رشته تحریر درآورده. در این کتاب که «جنگ ایران و عراق» نام دارد و از سوی «مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس» منتشر شده، «ابوغزاله» عملیات «کربلای ٤» را بدترین عملیات در جنگ توصیف کرده. او در کتابش درباره کربلای ٤ نوشته: «دسامبر (آذرماه) ایران اعلام کرد که نیرویی بالغ بر صد هزار داوطلب بسیجی را به جبههها گسیل کرده… حمله با نیرویی حدود ١٥ هزار تن آغاز شد… عبور از شطالعرب «اروند رود» به سمت امالرصاص و ساحل عراقی اروند را نیروهایی حدود ٦٠ هزار پاسدار انقلاب و داوطلبان بسیجی انجام دادند؛ اما هنگامی که این نیروها برای حرکت به سوی بصره در کنار ساحل تلاش خود را آغاز کردند، پشتیبانی کافی از سوی نیروهای نظامی ایران انجام نشد و پشتیبانی آتش نیز در طول اروند کم و ضعیف بود». او از شب غمانگیز کربلای ٤ هم میگوید؛ «ابوغزاله» میگوید مواجهه رزمندگان ایرانی با سیمهای خاردار و میدانهای مین، منطقه را به یک میدان کشتار نمونه تبدیل کرده بود». او معتقد است که «کربلای ٤ از حیث سازماندهی و طراحی مانور بدترین عملیات در طول جنگ محسوب میشود». او نوشته: «نیروهای عراقی برای ازبینبردن نیروهای ایرانی، فقط از سلاحهای مستقیم و توپخانه بهره نبردند؛ بلکه هواپیماها و هلیکوپترهای مسلح را هم علیه نیروهای بیسرپناه و آشکار در منطقه به کار گرفتند».
* جنجال را توئیت محسن رضایی آغاز کرد
حالا پس از گذشت 32 سال از این عملیات درست در سالروز آن فرمانده وقت سپاه با یک توئیت جنجال به پا کرد. محسن رضایی در توییتر خود با تحلیل عملیات کربلای چهار نوشت: با عملیات کربلای چهار به دشمن وانمود کردیم که عملیات سالانه ما تنها همین بوده است. ده روز بعد در همان نقطه و در زمانی که نیروهای ارتش بعثی به مرخصی رفته بودند، عملیات کربلای پنج را انجام دادیم. عملیات کربلای چهار برای فریب دشمن انجام شد. اگر تحلیلگر تاریخی در فهم آن فریب بخورد، پس وای به حال نوشتههای او.
*فاو را با محاسبه اشتباه چه کسی از دست دادیم؟
پس از این توئیت واکنش های زیادی از سوی کاربران و رزمندگان و ایثارگران و تحلیلگران اعلام شد. کاربری نوشت: خوبه در مورد همين متن هم بحث بشه! فاو را بر اساس محاسبات اشتباه چه كسي از دست داديم؟! چه كسي دستور داد جبهه هاي جنوب تخليه و جنگ به “شاخ شميران” برده شود؟ آمار شهداي كربلاي ٤ به تنهايي ١٠٠٠ شهيد و ٣٠٠٠ مفقود الاثري بود كه سالها بعد استخوان هايشان برگشت؛ چگونه سرجمع تلفات دو عمليات كمتر از ٥ هزار است؟! چرا عمليات با علم به لو رفتن آن ادامه پيدا كرد؟!
*دختر شهید باکری: آقای رضایی سکوت را تمرین کن …
دختر شهید باکری هم در توئیتی در پاسخ به اظهارات محسن رضایی نوشت: به عمو مهدی می گن برگرد عقب می گه: برگردم به مردم بگم بچه هاشون رو کجا جا گذاشتم؟ آقای رضایی برای آخر و عاقبت خودتون و راحتی اعصاب بازماندگان جنگ تحمیلی دیگه ننویسید مرهم نیستید عذرخواهی بلد نیستید لااقل سکوت رو تمرین کنید.
*آشنا: محسن رضایی را نمی بخشیم
حسام الدین آشنا، مشاور حسن روحانی، خواستار پاسخگویی به سئوالات مطرح درباره « رازهای سربهمهر» جنگ ایران و عراق شد و خطاب به محسن رضایی نوشت که «ما شایدخطاکاران را ببخشیم اما خودشیفتگان را هرگز». «شما تا به حال در قامت یک قهرمان ملی جلوه کردهاید. اما اکنون با این سخنان در باب آن عملیات تلخ دیگر نمیتوانید پشت نام سرداران شهید پنهان شوید و باید خود را برای سوالات سخت آماده کنید».
پاسخ مدافعان محسن رضایی
همچنان توئیت ها و واکنش ها ادامه دارد اما مدافعان محسن رضایی هم واکنش نشان دادند. نوشتند: از ابتدای سال۹۷ تاکنون چند بار فرمانده دوران دفاع مقدس مورد آماج حملات رسانههای ضدانقلاب و برخی از رسانههای داخلی مدعی اصلاحطلبی قرار گرفته است. سخن دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، حرف تازهای نبود. او بارها این جمله را به شکلهای گوناگون مطرح کرده بود که «عملیات لو رفته را تبدیل به فریب کردیم برای عملیات بعدی» پیام محسن رضایی توسط رسانههای معاند و ضدانقلاب مورد تحریف قرار گرفت و سپس توسط رسانههای جریان اصلاحات مورد تاخت و تاز قرار گرفت.
روایت تاریخ جنگ با قضاوت نظامی دو نوع تخصص است. اگر کسی در راویگری و تاریخنویسی دفاع مقدس تخصص دارد ولی تخصص نظامی ندارد نمیتواند درباره عملیاتهای بزرگ جنگ قصاوت کند. البته در نقد آزاد است، اما نوشتههای او فاقد اعتبار است. در قضاوتهای نظامی، تنها متخصصان نظامی میبایست مباحثه کنند نه کسانی تخصص و مدارج نظامی ندارند و یک روز در جبهه نبودهاند و یا اگر توفیق داشتهاند با فضای فرماندهیجنگ ناآشنا هستند. آمار شهدا در هر دو عملیات کمتر از پنج هزار نفر است که در خط درگیری کمتر از سه هزار شهید بوده است و بقیه شهدا در پشت جبهه بوده اند. همچنین اگر عملیات کربلای چهار نبود، راهی برای پیروزی در شلمچه و کربلای پنج پیدا نمی شد.
اگر کربلای پنج نبود، دشمن به فاو حمله و فاو یکسال زودتر یعنی قبل از صدور قطعنامه ۵٩٨ سقوط می کرد و تا پایان جنگ هیچ برگ برنده ای برای ایران باقی نمی ماند. ماجرا با یک مثال ساده قابل تاملتر میشود: در راند اول مسابقه ی کشتی، عراق به کمک آمریکا دست ما را خواند. یک امتیاز از ما گرفت ولی در راند دوم ما او را ضربه فنی کردیم. راند اول عملیات «کربلای چهار»، راند دوم در همان تشک در همان مسابقه «کربلای پنج» است. با این حساب که راند اول ما وانمود کردیم شکست خوردیم و نمیخواهیم ادامه بدهیم اما قبل از آنکه داور سوت پایان را بزند ما کشتی را دوباره شروع کردیم و حریف را محکم به زمین زدیم و برنده شدیم!
با تمام این حرف و حدیث ها همچنان ۸ سال دفاع مقدس یک اسرار جنگی محسوب می شود و فرماندهان رازهای آن را به مردم و خانواده شهدا بازگو نمی کنند.
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=145881
true
true