true
پایگاه خبری جامعه خبر|امیرحسین رجبی معمار کارشناس خاورمیانه| نکته ی پرسش برانگیز اما بررسی چرایی این دگرگونی ناگهانی در رفتار اماراتی هاست به ویژه که سنگ اندازی های گسترده ی آنان در راه توافق هسته ای و تشویق ترامپ به خروج از آن و همراهی و همسویی با سیاست های تحریمی واشنگتن علیه ایران در دو سال گذشته در کنار نقش آفرینی در جنگ یمن بر کسی پوشیده نیست.
به نظر می رسد دو عامل اساسی سیاستگذاران اماراتی را ناگزیر کرده تا در رفتار چند ساله ی اخیر خود تغییر ایجاد کرده و تلاش کنند تا از سطح تنش ها با ایران بکاهند. در ادامه به بررسی بیشتر این عوامل خواهیم پرداخت.
خطر اوج گیری تنش در خلیج فارس و نگرانی های امنیتی امارات
سیاست فشار حداکثری ترامپ که با خروج از برجام آغاز و با برقراری شدیدترین تحریم ها علیه ایران بیش از یک سال است که جریان دارد فضای منطقه ی غرب آسیا و به ویژه نقطه ی ژئواستراتژیکی مانند خلیج فارس و تنگه ی هرمز را تحت تاثیر قرار داده است. افزایش تنش ها در منطقه خطر یک درگیری نظامی ناگهانی را به شدت افزایش داده و این رویداد چیزی نیست که اماراتی ها توان مدیریت و تاب آوری پیامدهای آن را داشته باشند.
مرگ و زندگی اقتصادی کشورهای حاشیه ی جنوبی خلیج فارس وابستگی مستقیمی به شرایط امنیتی- نظامی این منطقه دارد از این رو با توجه به تیرگی روابط میان ایران و امارات و در صورت بروز یک درگیری نظامی در منطقه، اماراتی ها تاوان سختی خواهند پرداخت و همه ی داشته های خود را از دست رفته خواهند دید.
بنابراین تلاش سران امارات در راستای نزدیکی به ایران و تنش زدایی حتی به شکل محدود کاملا منطقی به نظر می رسد. آنان می کوشند با ایجاد برخی تغییرات در رفتار خود در قبال جمهوری اسلامی ایران به مدیریت شرایط کنونی پرداخته و بتوانند حاشیه ی امنی برای کشورشان فراهم آورند. ناگفته نماند که ضعف جغرافیایی امارات هم این کشور را بیش از عربستان به امنیت خلیج فارس و تنگه ی هرمز وابسته می کند.
تلاش برای خروج آبرومندانه از جنگ یمن
ناکامی عربستان سعودی و امارات متحده ی عربی در جنگ یمن چیزی نیست که قابل چشم پوشی باشد. گرفتاری این دو کشور در باتلاق یمن با وجود حمایت های همه جانبه ی غرب از آنان، ریاض و ابوظبی را در شرایط پیچیده و دشواری قرار داده به گونه ای که با ایستادگی چند ساله ی مردم یمن و گسترش ابعاد جنگ به ویژه با بهره گیری انصارالله و ارتش از موشک و پهپاد، نه تنها امکان پیروزی برای ائتلاف به رهبری عربستان از بین رفته است بلکه چشم اندازی هم از زمان و چگونگی پایان جنگ وجود ندارد.
به این ترتیب، اماراتی ها چند هفته ای هست که خروج تدریجی و محدود نیروهای رزمی خود را از یمن آغاز کرده اند. هرچند تلاش می کنند که دستکم در ظاهر این اتفاق به عنوان عقب نشینی یا پذیرش شکست در جنگ به نظر نرسد اما واقعیت آن است که به خصوص با توجه به اختلاف نظر امارات با عربستان بر سر آینده ی یمن و سهم خواهی های دو طرف، این خروجِ آرام آرام را باید کوششی در جهت خروج نهایی امارات از یمن به شمار آورد.
در چنین شرایطی است که اماراتی ها امیدوارند با بهبود روابطشان با ایران و با توجه به ارتباط دوستانه و نزدیک تهران با صنعا و البته نیروهای انصارالله، بتوانند به شکلی آبرومندانه از یمن خارج شوند و این خروج بیشتر به یک توافق شباهت داشته باشد تا پذیرش شکست و گریز از میدان نبرد.
نتیجه گیری
کوشش اماراتی ها برای ترمیم روابط با ایران روشن است اما آنچه مهم تر به شمار می آید تاکتیکی بودن این تغییر رفتار ناگهانی است. از یک سو روابط تنگاتنگ ابوظبی با واشنگتن و پیروی دقیق امارات از تحریم های ایالات متحده به ویژه با توجه به جایگاه حساس دوبی در تجارت خارجی ایران، باورپذیری صداقت مقامات اماراتی را در چرخش به سمت ایران دشوار می سازد.
از سوی دیگر سردرگمی و گرفتاری امارتی ها در جنگ یمن باعث شده تا تنها به دنبال یافتن یک راهکار مناسب برای خروج از بحران دست ساخته ی خودشان در این کشور باشند و نگاهشان به بهبود روابط با ایران بیشتر موقتی و برای گذر از شرایط دشوار کنونی شان به نظر برسد.
بنابراین باید توجه داشت که این تغییر رفتار هرچند باید مثبت انگاشته شده و مورد استقبال قرار گیرد اما نباید راهبردی و ناشی از تغییر نگرش سردمداران امارات متحده ی عربی به شمار آید. این رفتار بیشتر گونه ای اضطرار برآمده از شرایط نگران کننده ی سیاسی و امنیتی ابوظبی و نگرانی اماراتی ها از گسترش بحران های منطقه ای است نه پایبندی عملی آنان به رعایت حسن همجواری و تعامل سازنده با ایران.
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=148465
true
true