true
به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، این بازیگر سینما درباره سرنوشت فیلم «ارادتمند؛ نازنین، بهاره و تینا» به کارگردانی عبدالرضا کاهانی گفت: آقای کاهانی، کارگردان شناخته شدهای هستند و دیدگاه و تفکر فیلمهایشان مشخص است. این فیلم قبل از اینکه ساخته شود، پروانه ساخت گرفته و مسئولان پروانه نمایش نمیتوانند به آن پروانه نمایش ندهند؛ چون هر اشکال و ایرادی که این فیلمنامه داشت را همان اول باید میگفتند و چرا باید این همه هزینه و وقت شود و بعد به جایی نرسد؟
از نقدهای حضورم در تئاتر ناراحت بودم
او که این شبها در تئاتر موزیکال «الیور توئیست» در تالار وحدت بازی میکند، درباره تجربه حضور خود در تئاتر و همچنین فیلمهای سینمایی بیان کرد: اولین کارم در تئاتر با نمایشی از رضا حداد (آمدیم، نبودید، رفتیم ـ سال ۱۳۹۰) بود و طبعا دلهره داشتم. ضمن اینکه آن زمان یکسری نقدهایی نسبت به حضور بازیگران سینما در تئاتر میشد که ناراحت بودم. ناراحتی و دلخوری من هم برای این بود که هنوز این آزمون را پس نداده بودم و از پیش داوری آزرده شدم. البته بعد از آن فکر کردم که این موضوع باعث شد سختگیرانهتر به تئاتر وارد شوم.
او گفت: میدانستم در تئاتر فرصت جبران ندارم. وقتی جلوی دوربین فیلم میرویم کات میشود و فرصت جبران داریم اما در تئاتر اینگونه نیست.
وی با اشاره به دیگر تجربههای تئاتری خود از جمله «بیست و یک بار مردن در سی روز» صابر ابر به پیشنهادهای دیگر تئاتری خود اشاره کرد و گفت: اولویت کاری من سینما است اما این عهد را با خودم بستهام که هر سال یک تئاتر بازی کنم تاساخته شوم.
جذابیت یک شباهت
افشار در ادامه درباره بازی در سینما به عنوان بازیگر نسل اصلاحات و ورودش به آن و چشماندازی که در نظر داشت، گفت: من آمده بودم در سینما دیده شوم و صادقانه بگویم که در دوره دبیرستان به من میگفتند شبیه خانم گوگوش هستم. این موضوع برایم جذابیت داشت و در دوران نوجوانی این دیده شدن در من شکل گرفت.
شروع فیلمهایم از شور عشق و خاکستری برایم جدی نبود، چون ۱۸ سال بیشتر نداشتم. اولین کار تصویریم مجموعه «گمشده» کار مسعود نوابی بود که در آن زمان تدوین میخواندم و خانم شمسی فضل اللهی مرا معرفی کردند. بعد از آن توسط آقای عبدالله اسکندری به سینما معرفی شدم و واقعیت این است که این کار برایم جدی نبود، هم به دلیل سن کم و هم به دلیل تجربه کمی که داشتم و فکر میکردم فقط برای دیده شدن آمدم. یادم است که آقای اسکندری من را به دیدن تمرین تئاتر خانم گلاب آدینه بردند تا فقط بیان و بدن را یاد بگیرم. به همین دلیل معتقدم از فیلم «سالادفصل» بود که سینما وحتی مهناز افشار نه به عنوان یک بازیگر برایم جدی شد. پنج سال بعد از شروع بازیگری به کلاسهای بازیگری رفتم و شروع به کتاب خواندن کردم.
عصبانیت از زرشک زرین «شور عشق»؟!
بازیگر فیلمهای «سعادت آباد» و «برف روی کاجها» درباره زرشک زرینی که برای فیلم شور عشق گرفت و بابت آن عصبانی شد، هم گفت: من همیشه ضربه گیر هستم. اتفاقاً معتقدم شور عشق اولین فیلمی بود که در مورد جوانهای آن نسل بود و باعث دیده شدن من و بهرام (رادان) شد و از فیلم هم خیلی استقبال کردند. دوره اصلاحات به جوانها خیلی فرصت حضور در سینما داده شد و سوپراستارها نمود کردند. این فرصت را از یک زمانی به ما دادند اما بعد از آن دستمان بسته شد.
افشار درباره بازی در سریال و شبکه نمایش خانگی هم بیان کرد: سریالهای خارجی را میبینم و همچنین سریالهای تلویزیون را میبینم و غصه میخورم، اما اگر پیشنها بازی در تلویزیون شود قبول نمیکنم چون با تلویزیون رابطه ام خوب نیست و دوست ندارم در سریال بازی کنم. در شبکه نمایش خانگی هم یک کار غیرموفق با نام «عشق تعطیل نیست» داشتم که قصه و انسجام نداشت. آن زمان تقصیر را به گردن آقای گلزار انداختند ولی اشتباه بود چون مگر در عاشقانه حضور نداشت؟!
افسوس از مسعود و پولاد کیمیایی
او پس از اشاره به همکاری جدیدش در مجموعه «دارکوب» بهروز شعیبی برای شبکه نمایش خانگی به اظهار نظرهایی کوتاه درباره فیلمهایی که بازی کرده پرداخت و درباره فیلم «متروپل» مسعود کیمیایی گفت: افسوس میخورم که آقای کیمیایی و پسرش نسبت به آن احساس مسئولیت نداشتند و از آن دفاع نکردند. خیلی دلخور شدم وقتی آقای کیمیایی گفتند چون اجازه ندادند فیلمنامههای دیگری را بسازد این فیلم را ساخته است.
مهناز افشار درباره فعالیتهای اجتماعی و حاشیههای از زندگی شخصیاش نیز گفت: فعالیتهای اجتماعی برایم جدیتر شده و تمرکز فعلیم روی بچههای بد سرپرست است. با اینکه ممکن است به من بگویند تخصص و سواد این کار را ندارم ولی در حال تلاش برای آگاهی و تمرکز بیشتر هستم، چون با این نوع بچهها بسیار مواجه هستیم. فعالیت پویش ما هیچ نوع حمایت مالی از کسی نمیگیرد و تمام تمرکزمان برای تصویب لایحه حمایتی است که در حال خاک خوردن در مجلس است.
به ژن خوب اعتقاد ندارم
وی با بیان اینکه «من و همسرم اصولاً به ژن خوب اعتقاد نداریم و به عملکرد اعتقاد داریم» ادامه داد: شاید قبل از ازدواج آرزوهایی دیگری داشتم، اما الان آرزوهایم متفاوت و همان پختگی و فرزندی است که دارم. ابهاماتی هم بعد از ازدواجم بر سر زبانها افتاد که دوست دارم به شکلی درست این ابهامات را برطرف کنم. ازدواج من از ابتدا با ابهاماتی مبنی بر سن همسرم شکل گرفت. سن برادر همسرم را به همسر من نسبت دادند؛ همسرم متولد ۶۰ است و من ۴ سال از او بزرگترم. محل تولد، اسم و عکس همسرم را اشتباه منعکس کردند. این اواخر هم بابت موضوع شیرخشکها آزرده شدم. من از نهادها تقاضا کردهام که به این موضوع برای شفافیت و روشن شدن اذهان عمومی رسیدگی شود. با وزارت بهداشت و هلال احمر صحبت کردم و گفتند چنین پروندهای وجود ندارد و گفتم چرا این موضوع را عنوان نمیکنید و این درخواست من مدعی العموم حساب نشده است!
همسر من پرونده مالی دارد و من قطعا به دادگاه عادل و شفاف رضایت دارم؛ چون خط قرمز من حق مردم است و این شو نیست، چون در حال رای جمع کردن نیستم. من بابت کاری که در جامعه کردم نسبت به مردم مسئول هستم وبدهکارم و به حکمی که در دادگاه داده میشود، قطعاً رضایت میدهم.
من بابت زندانیان سیاسی، خشونت، ورود زنان در ورزشگاهها، مسائل بچهها و هر جایی که فکر کردم اسم من وظیفه دارد، فعالیت کردم و دلم میخواهد یک عذرخواهی نسبت به همه آنهایی که من را مواخذه کردند، بکنم. ببخشید که نتوانستم این موضوع و بحران و حاشیه را برای شما شفاف کنم؛ چون از دست من خارج بود و کسانی که این کار را کردند و دروغ را گفتند خیلی قویتر از من بودند. هر چقدر که به گذشته و باورهای من اعتقاد دارید، همسر من در این موضوع دست نداشته و او پروندهای دارد که بابت آن ۷ ماه زندانی شده است، پس هیچ تفاوتی با بقیه نداشته است. در نتیجه امیدوارم نهادها این مساله را روشنتر کنند تا من بتوانم خیلی راحتتر دغدغههایی که دارم را به سرانجام برسانم.
ایسنا
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=132286
true
true