true
پایگاه خبری جامعه خبر/ سید هادی کسایی زاده: شهریورماه 1392 همزمان هم خبرگزاری مهر فعال بودم و هم روزنامه تابناک … روزهای خوبی بود … روزنامه تابناک برای خبرنگاری مثل من که اهل سانسور نیست عالی بود. آن روزها عصر دبیر صفحه قضایی و پارلمانی روزنامه بودم.
تیترهایی مانند: «احضار حاج منصور ارضی به دادسرای جنایی»، « زریبافان: احمدی نژاد مشاور من بود»، « ترور محسن رضایی زیر پل سید خندان» و خیلی گزارش های دیگر برای من ماندگار شد. اما نمی دانستم قرار است این روزنامه اینطور به من خیانت کند.
دوشنبه 4 شهریور ماه 1392 بود؛ ساعت حدود 3.5 خودم را به روزنامه در خیابان بخارست رساندم.
دنبال سوژه ای بودم تا گزارش خوبی برای تیتر یک روزنامه داشته باشم. چون به قول معروف عشق من این است که گزارشی بنویسم تا سردبیر چاره ای جز تیتر یک کردن نداشته باشد. یادم افتاد که در تبلیغات هر شب پدیده شاندیز در تلویزیون گفته می شود شهردار پدیده شاندیز می گوید: …. و غیره … با خودم فکر کردم که پدیده شاندیز مگر شهر است و استانداردهای شهری دارد که بخواهد شهردار داشته باشد. همین سوژه کوچک را دنبال کردم و با چند حقوقدان گفتگو گرفتم. دست آخر با پیدا کردن شماره تماس دادستان وقت مشهد خواستم موضوع را از یک مقام قضایی هم سوال کنم که این اقدام قانونی است یا نه … یادم هست این تماس ها با تلفن همراه شخصی خودم بود و دائم در راهرو و بالکن حرکت می کردم.
خلاصه تماس گرفتم و از شانس خوب من دادستان مشهد خوب صحبت کرد. در بین صحبت های آقای دادستان فهمیدم که پدیده شاندیز تخلفات گسترده ای دارد و حتی صدا و سیما هم نامه ای دریافت کرده تا تبلیغات پدیده را رسانه ای نکند.
اظهارات دادستان مشهد مسیر گزارش من را تغییر داد و شروع به نوشتن گزارش کردم.
ساعت 5.5 عصر شده بود که گزارش تمام شد. جلسه انتخاب تیتر بود که همراه با مرضیه محمدی دبیر اجتماعی، کلانتری دبیر تحریریه و قادری سردبیر و برخی دوستان در مورد انتخاب تیتر یک روزنامه روز سه شنبه 5 شهریورماه بحث کردیم. بالاخره قرار شد تیتر گزارش من با عنوان « صدا و سیما و پدیده شاندیز قضایی شدند» بعنوان تیتر یک روزنامه منتشر شود.
فردا روزنامه منتشر شد و دست به دست چرخید. اما از سوی صدا و سیما و قوه قضائیه و برخی نهادها عکس العملی دیده نشد. نمی دانم یا باور نداشتند که چنین رخدادی شده و یا اینکه وقتش نبود رسانه ای شود.
در هر حال برای روز بعد شروع به تهیه گزارش کردیم اما وقتی روز 6 شهریور روزنامه تابناک چاپ شد با حیرت دیدیم که در همان صفحه گزارش و در صفحه یک تبلیغات بزرگ پدیده شاندیر منتشر شده است.
این اقدام کثیف روزنامه تابناک موجب شد تا من به عنوان دبیر روزنامه و کلانتری دبیر تحریریه و برخی خبرنگاران استعفا دهیم. البته موضوع هم رسانه ای شد. که در خبرها هم آمد که تابناک برای این اقدام 120 میلیون تومان پول گرفته است. یعنی به راحتی قلم من فروخته شد. البته من پس از مدتی دوباره این گزارش را در خبرگزاری مهر منتشر کردم و پیگر کار بودم.
پس از یک سال از این ماجرا یعنی در مردادماه 1393 دادستان کل کشور تغییر کرد و حجت الاسلام غلامحسین محسنی اژه ای معاون اول و حجت الاسلام سید ابراهیم رئیسی دادستان کل شد. چند ماهی از این انتصاب نگذشته بود که در دی ماه سال 93 پرونده پدیده شاندیز تیتر یک رسانه ها قرار گرفت.
یادم هست همان روزها یعنی در دی ماه 1393 حجت الاسلام محسنی اژه ای سخنگوی قوه قضائیه در نشست خبری رسما اعلام کرد که پدیده شاندیز مرتکب جرم شده و پرونده آن در حال پیگیری است. آن روز گزارش مهر و روزنامه تابناک را بالا بردم و در نشست خبری گفتم من یک سال قبل گفتم … چرا الان؟ … و این تصویر توسط عکاسان گرفته شد.
البته بعدا تبلیغات پدیده را در بسیاری از سایت ها و روزنامه ها دیدم. سالهای بعد فهمیدم خیلی از رسانه ها برای امرار معاش اقداماتی می کنند که باب تبع خبرنگار نیست و گاهی خبرنگار مجبور است سکوت کند.
نمی دانم حالا که خودم صاحب رسانه شدم همان کارهای رسانه های بزرگ را ممکن است انجام دهم یا نه؟ آیا ممکن است قلم خبرنگارم را بفروشم یا نه؟ اما با توکل به خدا تمام تلاشم را می کنم تا برای مردم بنویسم نه برای رسانه …
اخبار روز را با جامعه خبر بخوانید./
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=118646
true
true