true
به گزارش پایگاه خبری جامعه خبر، سید هادی کسایی زاده روزنامه نگار آزاد نوشت: «پریا» دانش آموز زبر و زرنگی است که متاسفانه پدرش به دلیل اتهامی محکوم به حبس ابد است. بیشتر از 2 بار خانه آنها نرفتم و هر 2 بار وضعیت بدتر از دیروز بود. فضای متعفن اتاق، فرش و رختخواب آلوده و کثیف، ظروف نشسته شده و سوسک و حشراتی که اتاق را محاصره کرده بودند.
زهرا خانم مادر پریا معتاد بود و همین اعتیاد او را آنقدر ضعیف کرده بود که قادر به حرکت نبود. خواستم خانه را برایشان گلستان کنم و زندگی پریا را تغییر دهم اما با کمی تحقیقات متوجه شدم این سبک زندگی را آنها دوست دارند و از این راه امرار معاش می کنند. صاحبخانه زهرا خانم می گفت: خانه تیمی شده و محلی است برای استعمال مخدر و حتی برخی دختران فراری هم آنجا مشاهده کردم.
پریا هم به دروغ گفتن عادت کرده بود و مکرر اطلاعات غلط می داد در حالی که پرس و جو با اهالی محل چیز دیگری را اثبات می کرد. گزارشی منتشر نکردم و بهترین راه تماس با اورژانس اجتماعی بود. بهزیستی پریا را از مادر جدا کرد و زهرا برای دیدن پریا مجبور شد به کمپ ترک اعتیاد برود. اما نتوانست مقاومت کند و درگذشت.
حالا پریا با شخصیتی جدید و زندگی تازه و به دور از استرس با مادر بزرگش زندگی می کند که افغان است.
گاهی مسیر یک گزارش تغییر می کند. گاهی نباید کورکورانه کمک کرد. گاهی کمک های دلسوزانه موجب نابودی زندگی دخترکی می شود. من می توانستم خانه را گلستان کنم اما زهرا همچنان معتاد می بود و قرارنبود ترک کند. می توانستم بهترین وسایل را بخرم اما چیزی تغییر نمی کرد. بهترین راه را انتخاب کردم. اگر این اتفاق رخ نمی داد شاید پریا همچنان نقش ساقی را برای مادر ایفا می کرد و شاید هم نه … خدا می داند.
نمی دانم چطور گاهی من سر راه زندگی هایی قرار می گیرم که همه آنها پر از حکمت و سوالات بی پاسخ است. حالا من بعنوان خبرنگار به کنار لطفا بهزیستی و کمیته امداد کجای این داستان هستند؟ آنها اصلا نیستند و نبودند. حالا خودتان قضاوت کنید.
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=151900
true
true