true
پایگاه خبری جامعه خبر/ الهام مرادی: تمام مردم «ری» سید رضا فیروزآبادی را میشناسند، پس از فیلم روزگار قریب با هنرنمایی رضا کیانیان در نقش آیت الله فیروزآبادی این شخصیت برجسته مورد شناخت همه مردم ایران قرار گرفت. وی واقف بزرگترین بیمارستان جنرال تخصصی و درجه یک در شهرری با متراژ تقریبی 52000 متر مربع زمین است که به دلیل دارا بودن حدود یکصد تخت ویژه به عنوان مرکز تخصصی بخش های ویژه قلب در شهرری و جنوب تهران است.
سردر معروف فیروزه ای رنگ مریض خانه فیروزآبادی که در زمره آثارثبت شده میراث فرهنگی است در ضلع جنوب شرقی بیمارستان واقع شده و جمله معروفی بر آن نقش بسته «این مریض خانه وقف است بر فقرا و رعایا و غربا و بیچارگان لعنت بر کسی که تخلف نماید. »
سید جعفر فیروزآبادی 98 ساله آخرین فرزند آیت الله فیروزآبادی است، میگوید: همیشه خود را وقف پدرش کرده و هیچگاه به دنبال مال و ثروت نرفته است و همواره نزد پدر به امور بیمارستان رسیدگی کرده و اکنون هم به عنوان متولی در بیمارستان فیروزآبادی زندگی میکند. او میگوید پدرم 12 فرزند داشت 6 دختر و 6 پسر که همگی به رحمت خدا رفتند و تنها من باقی ماندم بنابراین از آنجایی که تمام خواهران و برادران من فوت شدهاند اکنون تنها وارث من هستم، بعد از من هم پسر بزرگترین برادرم متولی موقوفات پدر میشود.
سید جعفر درباره پدرش میگوید: پدرم سال 1252 در فیروزآباد ورامین به دنیا آمد. پدربزرگ او «سيد عبدالكريم» فرزند «سيد محمد» از فضلا و اهل تقواي عصر خويش بود كه از كاشان به فيروزآباد در نزديكي شهرری مهاجرت كرده بود. پدرم از کودکی به کار خیرعلاقهمند بود و در مورد توفیق ساخت مریضخانه هم اتفاق جالبی نقل میکرد و میگفت: در سن ۱۵ سالگی وارد مدرسه آصفیه و مشغول فراگیری علوم مذهبی شدم در فصل زمستان از کوچه ای عبور می کردم که فرد بیمار و رنجوری را دیدم و به او کمک کردم تا سلامتی خود را بدست آورد که خداوند توفیق ساخت این مریض خانه را به برکت دعای آن مریض به من داد. پدرم با رای مردم در انتخابات به مجلس شورای ملی رفت وهمیشه در نطق ها و بیاناتش طرفداری و حمایت از ضعفا و مستمندان را وجهه همت خویش ساخت، در تمام ادوار نمایندگی از حقوق نمایندگی استفاده نکرد و حقوقش را که ماهیانه 200 تومان بود در صندوق مجلس جمع آوری میکرد.
*حقوق 4 دوره نمایندگی را صرف ساخت بیمارستان کرد
سید رضا فیروزآبادی چهار دوره نماینده مجلس شورای ملی (سه دوره در زمان پهلوی اول و یک دوره در زمان پهلوی دوم) بود. او در طول این ۴ سال حقوقی بابت مسئولیت نمایندگی دریافت نکرد و معتقد بود کاری برای مردم نکردهام که بابت آن حقوق بگیرم تا اینکه خزانه داری شاهنشاهی با ایشان تماس گرفت و گفت اگر حقوق خود را دریافت نکند به حساب خزانه داری واریز میشود و او در یک لحظه تصمیم گرفت حقوق خود را بگیرد و همه آن را صرف ساخت بیمارستان کند.
*وقتی باغ سوئیسی بیمارستان وقفی پایتخت می شود
پدرم حتی بانی هلال احمر بود. یک روز درخیریه همراه با آقایان امیرعلم و طاهری تصمیم گرفتند برای انجام امور خیر و خدمت رسانی مریض خانهای بسازند. زمین این بیمارستان که که معروف به باغ حرمت الدوله بود به سفیر ایران در سوئیس تعلق داشت، بنابراین پدرم به صاحب باغ در سوئیس تلگراف فرستاد و با ایشان در خرید زمین به توافق رسیدند. با این وجود پدرم 30 سال رنج و سختی زیادی کشید چون میگفت من خود شخص را ندیدم و نمیدانم که راضی هست اینجا تبدیل به مریض خانه شده یا خیر تا اینکه خود شخص بعد از سالها به ایران برگشت، من همراه با پدر نزد ایشان رفتیم و گفتند که چون این زمین صرف ساختن مریض خانه شده من راضی هستم سپس پدرم خیالش راحت شد.
*چای رضا خان خوردن ندارد!
4 دوره نماينده مجلس شوراي ملي بود اما پسرش با اطمينان ميگويد كه هيچوقت لب به چای دولت نزد و ميگفت: «چاي رضا خان خوردن ندارد. » سيد جعفر ميگويد: «با آنكه نماينده مجلس بود اما اصلاً دل خوشي از حكومت نداشت و پا به پاي مدرس و مصدق براي ملي شدن صنعت نفت تلاش كرد. بعضي از نطقهايش آنقدر كوبنده بود كه برايش دردسرساز شد. در برههاي زور شاه به او نرسيد و به كلات نادري تبعيدش كرد. » او ياد يكي از نطقهاي پدر كه براي حكومت گران تمام شد ميافتد: «در دوره هفتم مجلس، رئيس شهرباني رضا شاه مرد جلادي بود. او تصميم ميگيرد براي شهرباني از كشور فرانسه سگ نگهبان وارد كند و بودجه آن بايد در مجلس تصویب ميشد. آيتالله فيروزآبادي بهعنوان يكي از مخالفان تصويب بودجه براي اين كار نطق كوبندهاي ميكند و ميگويد كه با وجود شما ملت ايران نيازي به سگ نگهبان ندارد. اين نطق آنقدر براي رئيس شهرباني گران تمام ميشود كه با عصبانيت نزد رضاشاه ميرود. يادم ميآيد شب همان روز با پدرم تماس گرفتند و فردايش هم او را تبعيد كردند.
سید جعفر درباره متراژ زمین بیمارستان میگوید زمین بیمارستان 6 هکتار است پدرم 10 هزار متر از زمین را برای ساخت پرورشگاه دیوارکشی کرد، بعدا وصیت کرد که بعد از بزرگ شدن بچهها پروزشگاه را واگذار کنیم به بیمارستان اکنون تمام بخشها از جمله زنان و زایمان، گوش و حلق و بینی، جراحی، بخش مردان و همچنین بخش زنان در آن پروزشگاه است.
*وقف های مانگار آیت الله فیروزآبادی/ از ساخت پل تا حوزه علمیه
فیروزآباد جايي بود كه در آن پدرم به دنيا آمد و بزرگ شد اين روستا هيچ مدرسهاي نداشت وقتي آقا سيد رضا بزرگ شد و به قول معروف دستش به دهانش رسيد تصميم گرفت مدرسهاي براي بچههاي روستا بسازد. چراغ آن مدرسه هنوز هم در فيروزآباد ورامين روشن است به علاوه یکی از نخستين كار خير آقا سيدرضا ايجاد يك پل ساده بود. سيد اوایل جواني زماني كه ديد مردم از رودخانه فيروزآباد ورامين به زحمت عبور ميكنند به خصوص وقتي كودكي داخل اين رودخانه افتاد تصميم گرفت پلي روي اين رودخانه بسازد با گاري بزرگي به سمت كوههاي بيبي شهربانو رفت سنگ بسيار بزرگي را به وسيله گاري وسط رودخانه انداخت.
آن سنگ بزرگ مثل يك پل كار را براي عبور مردم راحت كرد چند سال بعد آن پل را تكميل و دعاي خير اهالي فيروزآباد ورامين را بدرقه سالهاي جوانياش كرد. همچنین پدرم یک مدرسه طلاب به نام رضاییه در تهران وقف کرده که تاکنون طلبههای زیادی در آنجا تحصیل کرده اند. در فیروزآباد هم یک حسینه ساخته و مسجدی هم در شهرری وقف کرده که بزرگترین مسجد شهرستان ری است.
*وقتی از کار پدرم خجالت کشیدم!
سید جعفر از همان ابتدا در خانه قدیمی پدر زندگی می کند و میگوید: اینجا خانه پدر من بود به شرطی آن را به من داد که همیشه اینجا بمانم وبه امور بیمارستان رسیدگی کنم. یکی از بزرگترین افتخارات من در طول زندگی این است که همیشه در کنار پدر بودم و درکنار ایشان به امور مریض خانه رسیدگی میکردم. همیشه پدرم را با ماشین به تهران می بردم تا برای مریضخانه خرید کند.
یک روز ایشان بعد از اتمام خرید به دلیل قیمت بسیار چانه زدند، من از این اقدام خجالت کشیدم و پرسیدم این همه اصرار برای تخفیف گرفتن برای چیست؟ گفتند من از انجام این کار 3 نتیجه میگیرم یکی اینکه شخص مقابل را به فیض میرسانم دوم اینکه با پولی که برایم باقی میماند برای مریض خانه خرید میکنم سوم اینکه خودم خجالت میکشم و از این خجالت فیض میبرم.
*تا قبل از ریاست جمهوری آیت الله هاشمی فیروآبادی هزینه درمان نمی گرفت
سید جعفر در مورد نوشته سر در بیمارستان می گوید: تا قبل از ریاست جمهوری مرحوم آیت الله هاشمی رفسنجانی هیچ هزینهای درقبال ارائه خدمات درمانی از مراجعه کنندگان گرفته نمیشد. اما بعد از آن دستور صادر شد که باید مریض خانهها و بیمارستانها پول دریافت کنند و ما هم به طبع برای ارئه بهتر خدمات درمانی از مراجعه کنندگان هزینهای دریافت میکنیم.
*وزیر بهداشت قول داد ام آی آر بدهد اما هنوز نرسیده!
هر روزه 500 نفر به این بیمارستان میآیند و مراحل درمانی خود را طی میکنند اگر مردم راضی نبودند هیچوقت این تعداد از افراد به بیمارستان نمی آمدند. وزیر بهداشت دولت یازدهم دکتر قاضی زاده هاشمی در سفری که به شهرری داشتند به بیمارستان فیروزآبادی هم آمدند و از تمام بخش های بیمارستان بازدید کردند. از هر فرد که درباره کیفیت خدمات رسانی بیمارستان سوال کردند همه اظهار رضایت کردند، وقتی ایشان نزد من آمدند گفتند بسیار امروز خوشحالم زیرا من هربیمارستانی که تاکنون رفته بودم افرادی وجود داشتند که از بیمارستان ناراضی باشند اما امروز اینجا همه از کیفیت خدمات رسانی بیمارستان راضی بودند ومن به پاس زحمات کادر درمانی بیمارستان یک دستگاه ام آر آی به بیمارستان می دهم. تاکنون این دستگاه به دست ما نرسیده اما بنابر قول ایشان تا چند ماه آینده به بیمارستان تحویل داده میشود.
*شهرری خیر ندارد و برای بیمارستان کمکی هم نکردند!
گپ و گفت من با فرزند بزرگترین واقف جنوب تهران ادامه داشت و در مورد خیرین شهر گفت: از نظر من در شهرستان ری اصلا خیر وجود ندارد. از همان ابتدا هم پدر من معتقد بود مردم این منطقه اصلا در خیر رساندن و کمک کردند به این بیمارستان قدم برنمیدارند و به آنها اهمیت نمیداد. معمولا هزینههای این بیمارستان از طریق رقبه های آن تامین میشود. بیمارستان فیروزآبادی 50 رقبه داشت که بیشترواقفان آن دوست پدرم بودند و ملکهایشان را وقف بیمارستان کردهاند برای مثال پارسال ازهمین پولهای رقبه 67 میلیون تومان خرج بیمارستان کردیم و ناگفته نماند که این بیمارستان در ابتدا با سرمایه گذاریهای مردم رونق گرفت.
بیمارستان 50 رقبه دارد
سید جعفر می گوید: در خیابان باب همایون نصف بیشترمغازهها وقف این بیمارستان است. اولین تاجر ایران حاج مهدی سلامت به پسرش وصیت کرده بود که بعد از فوتش ساختمان سلامت را که واقع در میدان توپخانه است وقف بیمارستان فیروزآبادی کند. اکنون هم من متولی آن هستم عدهای از این رقبهها را هم سازمان اوقاف اداره میکند.
*حمله موقوفه خواران به بیمارستان فیروآبادی
البته این تعداد رقبه مربوط به زمان حیات پدرم است. متاسفانه بعد از مدتی عدهای از متقلبان این رقبهها را از وقف بودن خارج کردند. همین چند وقت اخیر اقوام و آشنایان واقف یک ساختمان که وقف بیمارستان بود در جهت خارج کردن آن ساختمان از وقف شکایت کردند تا اینکه قاضی به فرد شاکی گفت تو باید از دفترخانهها شکایت کنی که این ساختمان را به اسم وقف ثبت کردند.
در پایان این گفتگو فرزند آیت الله فیروزآبادی گفت: بیمارستانها همیشه به تجهیزات بیشتر جهت ارائه بهترخدمات نیاز دارند وهیچ بیمارستانی نیست که ادعا کند به هیچ خدمات دیگری نیاز ندارد. من به جرات میتوانم بگویم که در طی این 10 تا 12 سال من 5 تا 6 میلیارد خرج هزینههای بیمارستان کردم. با این حال باز به کمک خیرین و دولت نیاز داریم.
خبر روز را با جامعه خبر دنبال کنید. /
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=123950
true
true