true
پایگاه خبری جامعه خبر| سید هادی کسایی زاده(خبرنگار ضدفساد):شاید بسیاری از جوانان کهریزک و شهرستان ری به یادنداشته باشند که روزگاری زباله ها بیشتر در منطقه خرمن تپه در انتهای ۶۰ متری (شورآباد) کهریزک تخلیه می شد. در سال ۱۳۴۹ مشکل زباله ها به نحوی رسید که مسئولان شهر تصمیم گرفتند تا دستگاه های زباله سوز از انگلستان خریداری کرده و به کهریزک منتقل کنند. پس از آغاز به کار دستگاه ها مشاهده شد که نوع سوزاندن و روش کار با نوع زباله های شهرتهران سازگاری و تناسب ندارد. برای همین این طرح شکست خورد و موضوع مکان یابی دفن زباله های تهران به عنوان یک ضرورت قوت گرفت و گروهی پلاک ۲۲۸ آراد کوه و سعیدآباد را بعنوان محل دفن زباله های تهران معرفی کردند.
رفت و آمد خودروهای حمل زباله به منطقه حسین آباد و شورآباد و بازشدن حوضچه های شیرابه و نفوذ به ذخایر آبی و خاکی موجب شد تا خرید این زمین و مکان ویژه ای برای دفن زباله های پایتخت در دستور کار قراربگیرد. ابتدا به سراغ منطقه حوض سلطان (دریاچه نمک) در استان قم رفتند که مورد توجه و تائید کارشناسان خارجی قرارگرفت اما محیط زیست به دلیل برهم زدن نظم اکوسیستم با آن مخالفت کرد. دوباره کارشناسان آلمانی به ایران دعوت شدند و این بار زمینی در شهرستان ورامین معرفی شد که کارشناسان به دلیل دسترسی به آب شیرین با این مکان هم مخالفت کردند. مرحله سوم زمین ها و اراضی هوشنگ آباد در فشافویه بود که پلاک ۵۳، ۵۴ و ۵۵ را شامل می شد. هدف آن بود که در صورت بروز زلزله در تهران بارخرابی ها و زباله های ساختمانی در هوشنگ آباد تخلیه شود و ویژه زباله های خشک باشد که به دلایلی آن هم موتقف شد.
بالاخره منطقه آرادکوه در کهریزک انتخاب شد. آن زمان حتی بانک جهانی پیشنهاد کمک ۷۰ میلیون دلاری به ایران داد تا منطقه هوشنگ آباد به عنوان سایت زباله ها و بازیافت شهرتهران انتخاب و زیرسازی و تجهیز شود.
آن زمان طرحی را ارائه شد و یکی از مدیران محیط زیست وقت پیشنهاد داد که ۲ کیلومتر خط آهن فرعی به سمت خط آهن اصلی قطار تهران-قم متصل شود و روزی یک بار زباله های تهران با واگن های باری زباله ها را بارزده و به هوشنگ آباد منتقل کند. شهرداری و گروهی از منتقدان موضوع هجوم پرندگان و لاشخورها را بهانه کردند و گفتند به دلیل نزدیکی به فرودگاه امام خمینی(ره) موجب برهم زدن استانداردهای هوایی می شود و اصرارها موجب شد تا راحت ترین راه و نزدیک ترین راه به تهران یعنی منطقه آرادکوه در دل شهر کهریزک انتخاب شود.
و امروز عمده زباله های شهرتهران در آرادکوه دفن می شود در حالی که چیزی به نام سیستم کامل و حرفه ای بازیافت زباله وجود ندارد.
البته دنیا ثابت کرده که زباله طلای کثیف است و می توان با آن چرخه اقتصاد را حرکت داد.
*سرنوشت زباله ها در اندونزی
در شهر مالنگ اندونزی از زبالههای شهر استفاده بسیار جالبی میشود. در این شهر زباله نوعی بیمه بالینی محسوب میشود که با استفاده از آن بیماران میتوانند خدمات پزشکی و دارو دریافت کنند. پس از دریافت، زبالههای جمعآوریشده به پول نقد تبدیل و به شبکه بهداشت و درمان منتقل میشود.
*سرنوشت زباله ها در سوئد
سوئد بخاطر پیشرفتهای زیستمحیطی تصاعدی خود مشهور است. سالهای بسیاری است که این کشور انرژی موردنیاز خود را از زبالهها تأمین میکند. سیستم تبدیل زباله به انرژی در این کشور اسکاندیناوی به شیوهای مؤثر گرمایش مستقیم بیش از ۹۵ هزار خانوار و برق مورد نیاز برای ۲۶۰ هزار خانه سوئدی را فراهم میآورد. سطلهای زبالههای بازیافتی این کشور به حدی مؤثر و کارآمد است که تنها یک درصد از زبالههای تولیدی برای دفن به محلهای موردنظر انتقال مییابند. علاوه بر این با داشتن دید کالایی نسبت به زباله، سوئد حتی با خرید آن از دیگر کشورهای اروپایی، به تأمین نیازهای انرژی خود میپردازد.
*سرنوشت زباله ها در هند و هنگ کنگ
و یا در هند کمی متفاوت تر است. یکی از شیمیدانان برجسته هندی راهی برای تبدیل بسترهای پلاستیکی رایج به عنوان جایگزین قیر که ماده اصلی آسفالت محسوب میشود، ابداع کرده است. افزایش سطح پسماندهای پلاستیکی در این کشور که به دنبال توسعه سریع اقتصادی هند رخ داده است، در نظر این شیمیدان خوشبین نعمتی برای جایگزینی بسیاری از مواد شیمیایی مصرفی به حساب میآید. وی و علاقمندان به دیدگاهش، به زباله مانند گنجی از منابع بیاستفاده نگاه میکنند. شیوه اختراعی این شیمیدان علاوه بر رفع معضلات زیستمحیطی، باعث صرفهجویی در هزینهها نیز میشود؛ چرا که جایگزین کردن پلاستیک به جای قیر با تمامی هزینههای جمعآوری و تبدیل، درنهایت با مبلغی حداقل ۱۵ درصد ارزانتر از قیر تمام میشود.
Sai Tso Wan، محل دفن بیش از یکمیلیون و ۶۰۰ تن زباله با ارتفاعی معادل با ۶۵ متر در هنگکنگ بود. در سال ۱۹۸۱ این مرکز تعطیل و با خاک پر شد. در سال ۲۰۰۴ در این محل تفریحگاهی چندمنظوره ایجاد شد که انرژی مورد نیاز آن با استفاده از توربینهای بادی، انرژی خورشیدی و انرژی متان حاصل از تجزیه زبالههای انباشته تأمین میشود.
**برلین و اسلو موفق تر بودند
برلین، شهری صنعتی در قلب آلمان توسعهیافته، نه تنها میزان تولید زبالهاش کمتر است، که با ۴۵ درصد بازیافت، خود را یکی از موثرترین شهرهای دوستدار محیطزیست در دنیا معرفی کرده است. همچنین اسلو پایتخت نروژ با بازیافت بیش از ۵۰ درصد زبالههایش، در صدر شهرهای موفق دنیا در زمینه کنترل زباله قرار دارد.
اما با وجود تولید سالی سه میلیون تن زباله در تهران، هیچ منبع رسمیای نیست که میزان زبالههای بازیافتی از این حجم پسماند را اعلام کند. اگرچه آرادکوه، به عنوان مرکز دفن، سوختن و بازیافت زبالههای پایتخت، در جنوب شهر قرار دارد، اما این مرکز حالا خودش هم به خاطر تولید آلودگیهای فراوان به بحرانی محیطزیستی تبدیل شده است.
*آردکوه؛ اسوه و الگوی مدیریت پسماند و زباله در کشور!
سوال این است که آیا اقدامات علمی و تخصصی برای بازیافت در آرادکوه شکل می گیرد؟
نکته قابل تاسف در آرادکوه آن است که کودتولیدی در این مرکز کیفیت چندانی ندارد و حتی شهرداری تهران برای فضای سبز خود از این کودکمتر استفاده می کند. همچنین دود و بخارات حاصل از زباله سوزی های غیراستاندارد هم شائبه سرطان زا بودن دارد.
نکته دیگر آنکه خبرنگاران حرفه ای و منتقد و حامیان محیط زیست حق ورود آزادانه به این مرکز (آرادکوه) را ندارند و به مرکزی شبه نظامی و امنیتی تبدیل شده است. آیا امحای زباله های عفونی و بیمارستانی در این مرکز استاندارد است؟ آیا سگ های ولگرد حاضر در این مرکز سالم و با مجوز هستند؟ آیا مثل بسیاری از کشورهای توسعه یافته ۹۰ درصد زباله ها بازیافت می شود؟ آیا مافیای پلاستیک و طلای کثیف در این مرکز تردد و تعامل ندارند؟
آنچه که به چشم مشهود است شکل گیری مافیای پلاستیک و زباله در اطراف آرادکوه است به نحوی که زمین های کشاورزی روستاهای اشرف آباد، قمصر و مجیدآباد از بین رفته و یا تبدیل به کارگاه های غیرقانونی بازیافت پلاستیک شده اند و قوه قضائیه هم توان مقابله ندارد.
*حکم دادگاه و تاسف برای حکم غیرقانونی!
دادگستری و قاضی دادگاه کهریزک سالهای قبل برعلیه این مرکز اعلام جرم کرده که نتیجه ای جالب و قابل تاسف به همراه داشته است. اول آنکه پرونده ردصلاحیت خورد و به تهران منتقل شد. من(خبرنگار) پرونده را در تهران دنبال کردم و به نتیجه ای تاسف باررسیدم. بر اساس رای دادگاه کارشناسی ۳ نفره اعلام کرده است که مرکز آرادکوه فاقد سیستم جمع آوری شیرابه زباله ها بوده و موجب آلودگی خاک شده است. (طبق ماده ۱۶ قانون حفاظت از خاک: تخریبکنندگان خاک مکلفند بلافاصله پس از دریافت اخطار وزارت، فعالیت منجر به تخریب را متوقف و ظرف مهلت معینی که از طرف وزارت اعلام میشود خاک را بازسازی و جبران خسارت نمایند. مستنکف علاوه بر توقف فعالیت، بازسازی خاک و جبران خسارت با حکم مراجع قضائی به جزای نقدی دو تا پنج برابر خسارت وارده محکوم میشود.)
همچنین کارشناسان اعلام کردند سیستم جمع آوری گازهای و کنترل گازهای دفن زباله پیش بینی نشده است که موجب بروز خطر انفجار در منطقه خواهد شد. همچنین بر اساس قانون فاصله آرادکوه با فرودگاه غیرقانونی و رعایت نشده است. نکته دیگر آنکه زباله ها را در فضای باز می سوزانند که برخلاف ماده ۲۰ و ۳۴ قانون هوای پاک است. در این قانون آمده است: (انباشت پسماندهای بیمارستانی و صنعتی در معابر عمومی و فضای باز یا سوزاندن آنها و انباشتن پسماندهای خانگی و ساختمانی در معابر عمومی و فضای باز خارج از مکانهای تعیین شده توسط شهرداری ها و دهیاری ها یا سوزاندن آنها و همچنین سوزاندن بقایای گیاهی اراضی زراعی پس از برداشت محصول ممنوع بوده و متخلف حسب مورد به جزای نقدی درجه شش موضوع ماده (۱۹) قانون مجازات اسلامی محکوم می شود.)
تاسف آن است که شعبه ۱۰۶۰ دادگاه کیفری ۲ تهران (کارکنان دولت) مجموعه آرادکوه را برای این همه جنایت زیست محیطی فقط ۸ میلیون تومان جریمه نقدی آن هم در حق دولت محکوم کرده که قابل اعتراض است. یعنی امکان دارد کمتر شود.
مردم کهریزک می توانند از مجموعه آرادکوه به دادگاه بخش کهریزک رسما شکایت کنند و مانع ادامه فعالیت این مجموعه خطرناک در سطح شهر شوند.
*بخشی از مصاحبه سید هادی کسایی زاده با دکترصدرالدین علیپور رئیس سازمان پسماند شهرداری تهران:
کسایی زاده:یکی از مهمترین اقدامات در آراد کوه استفاده از دستگاه زباله سوز است در حالی که فقط یک دستگاه آن هم در سطح کمی دارید. چرا؟
علیپور:این دستگاه های زباله سوز از حدود شش سال قبل از چین خریداری شده است. اما کفاف نیاز ما را نمی دهد. زیرا فقط ۲۰۰ تن را در بر می گیرد و ما می خواهیم به ظرفیت زباله سوزی روزانه ۱۰۰۰ تن برسیم. این دستگاه ها چینی هستند و اگر بشود تصمیم داریم برای برخی از قطعات آن از قطعات ایرانی استفاده کنیم.
کسایی زاده: خب این زباله سوزی هم گاز دارد. آن چه می شود؟
علیپور: گازهای ناشی از زباله سوزی توسط فیلتر پالایش شده و تحت نظارت محیط زیست است.
کسایی زاده: بحث داغ زباله های بیمارستانی و عفونی در ایام کرونا داغ تر هم شده و قطعا با چالش روبرواست. برنامه دارید؟
علیپور: در حال حاضر فقط یک مورد سلول بازیافت زباله های عفونی در آرادکوه وجود دارد.
true
true
https://jamehkhabar.ir/?p=153454
true
true